تقدیم به مهندس عباس عبدی[1]
از زمان طرح بحث ممنوعیت انتشار سخنان و تصاویر سید محمد خاتمی در روزنامههای رسمی کشور، شکافی در بین بدنه اجتماعی گروههایی از تحولخواهان بویژه در فضای مجازی پدید آمده است. گروهی به حمایت از محمد خاتمی پرداخته و گروهی نیز به این حمایت با این نقد که در دوران ریاست او بر وزارت ارشاد و یا در دوران ریاست جمهوریاش چنین و چنان شده است خرده گرفتهاند؛ و برخی از افراد گروه نخست نیز با ادبیاتی نه چندان مناسب به انتقادات وارد از سوی گروه دوم پاسخ گفتهاند؛ نتایج این امر هر چه باشد به سود بدنه اجتماعی جریان تحولخواهی نیست و از این رو شایسته آسیبشناسی است؛ به راستی چرا هنگامی که پای شخصیتهای سیاسی و اجتماعی به میان کشیده میشود به ناگاه گروههای اجتماعی که به نظر میرسد در نهایت، آرمان مشترکی دارند و برای رسیدن به اصولی مشترک نیز تلاش میکنند دوپاره و گاه چند پاره میشوند. به نظر میرسد علت این امر را میبایست در حاکمیت استانداردهای دو گانه در رفتارمان جستجو کرد. به عبارتی با به میان آمدن نام یک شخصیت سیاسی بسته به علاقه و یا عدم علاقه خود به او، آرمانها و اهداف خود را به فراموشی میسپاریم؛ گروهی به این بهانه که در دوران ریاست جمهوری خاتمی و یا در زمانی که او مسئولیتهایی رسمی در نظام جمهوری اسلامی داشته است چنین و چنان شده از سلب آزادی بیان او خرسند و شادمان میگردند و گروهی دیگر نیز بواسطه نقد شخصیت مورد احترامشان به گونهای نه چندان مناسب با گروه دیگر سخن میگویند و شاید اگر قدرتی داشتند آزادی بیان گروه دیگر را سلب میکردند.
سلب آزادی بیان چه در دوران خاتمی صورت گرفته باشد و چه در هر دوران دیگری محکوم است و قربانی آن چه مصدق باشد یا زاهدی؛ چه مهدی بازرگان باشد و یا امیرعباس هویدا و چه سید محمد خاتمی باشد یا حمید رسایی و هفته نامه 9 دی و یا حتی اگر روزگاری همین آقای محسنی اژهای؛ شایسته حمایت؛ در صورتی که آرمانهایمان را به عشق و یا نفرت نسبت به شخصیتهای سیاسی و اجتماعی مورد احترام و یا انتقادمان نفروشیم به نظر میرسد؛ هر روز بدنه اجتماعی تحولخواهان فربهتر خواهد شد و صفوفمان مستحکمتر، و مگر اینگونه نبوده است؛ هاشمی که تا دیروز در جبهه سلب کنندگان آزادی بیان بود، امروز در کنار ماست و ضمن آنکه به تصمیمات گذشتهاش منتقدیم از آزادی بیان او حمایت میکنیم و از همراهی او با خود در راه رسیدن به آرمانهایمان خرسندیم. نگذاریم استانداردهای دو گانه رفتاری سبب ایجاد انشقاق در بدنه جریان تحولخواهی شود.
[1] عباس عبدی در انتخابات سال 92 از حسن روحانی حمایت کرد و شاید کمتر شنیده باشیم که در زمان ریاست حسن روحانی بر مرکز تحقیقات استراتژیک بود که او بواسطه انتقاداتی که به رویکرد آیت الله هاشمی رفسنجانی داشت پس از زندانی شدن از مرکز کنار گذاشته شد؛ اما این برخورد ناروا، بعدها او را نه از حمایت از هاشمی رفسنجانی بازداشت و نه از حمایت از حسن روحانی ، چرا که به نظر میرسد در نزد او آرمانها و اهداف بر حب و بغضهای شخصی نسبت به افراد ارجحیت دارد.