«ایران‌نامه»

ایران‌نامه جایگاهی است برای انتشار یادداشت‌های من دربارۀ ایران

«ایران‌نامه»

ایران‌نامه جایگاهی است برای انتشار یادداشت‌های من دربارۀ ایران

نویسندگان


(با تاکید بر ضرورت توجه به خطر تک دوره‌ای شدن حسن روحانی)

@governancesystems

خلاصه

در اواخر سال 1393 در متنی با عنوان «روحانی و خطر تک دوره‌ای شدن» (http://apathtoliberation.blog.ir/1395/08/20/post%2040) مجموعه دلایلی بر شمرده شد که مبین احتمال تبدیل شدن حسن روحانی به نخستین رئیس جمهور تک دوره‌ای ایران بود. اکنون به نظر می‌رسد که این احتمال بیش از گذشته تقویت شده است.

 بنا به دلایلی که در آینده به آن پرداخته خواهد شد و در متن کنونی نیز به صورت تلویحی به آن اشاره شده است، تمامی انتخابات‌های پیش‌رو، بویژه انتخابات‌های ریاست جمهوری 1396 و 1400 از اهمیتی اساسی در جلوگیری از رسیدن سیستم حکمرانی در ایران به نقطه‌ای بی بازگشت برخوردارند؛ که همین امر توجه و برنامه‌ریزی برای آنها را بیش از پیش ضروری می‌نماید. نگارنده در این نوشتار به چهار دلیل (افزایش فشار اقتصادی بر طبقات متوسط به پایین تا انتخابات ریاست جمهوری 1396؛ کاهش انگیزه بدنه اجتماعی سیاسی حامی روحانی در انتخابات 1392 برای حمایت دوباره از او در انتخابات پیش‌رو؛ آسیب‌پذیری روحانی در برابر انتقادات سایر نامزدها، بواسطه قرار داشتن در مسند قدرت؛ نیاز بخش‌های غیر انتخابی نظام سیاسی به عدم پیروزی روحانی در انتخابات پیش‌رو در جهت یکدست نمودن ساختار قدرت برای کنترل بحران‌های ناشی از مساله جانشینی) معتقد است که خطر تبدیل شدن حسن روحانی به نخستین رئیس جمهور تک دوره‌ای ایران بیش از پیش تقویت شده که همین امر ضرورت اندیشیدن تحول‌خواهان به استراتژی‌هایی جهت مواجهه بهینه با این خطر را ضروری نموده است. در پایان متن نیز سه استراتژی (ایجاد زمینه برای اصلاحات و تغییرات ساختاری در دولت؛ در نظر گرفتن گزینه‌ای پشتیبان برای حسن روحانی در انتخابات پیش‌رو؛ قطبی نمودن فضای کشور حول موضوعات سیاسی و سیاستی مهم) برای مواجهه بهینه با این شرایط پیشنهاد شده است که می‌تواند با موارد دیگری تکمیل گردد. اما نخستین گام برای اندیشیدن به این استراتژی‌ها و یا سایر موارد جایگزین جدی گرفتن خطر تک دوره‌ای شدن حسن روحانی است که به نظر می‌رسد تحول‌خواهان چندان آن را جدی نگرفته‌اند.


متن اصلی 

با مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، تا حدودی وضعیت متغیرهای اصلی اثرگذار بر انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1396 مشخص شده است و اکنون می‌توان با قطعیت بیشتری پیرامون این انتخابات و استراتژی‌های تحول‌خواهان در آن سخن گفت.  

با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، به احتمال فراوان وضعیت برجام در بهترین حالت در شرایط کنونی باقی خواهد ماند و با توجه به اینکه دولت نیز انگیزه چندانی برای ایجاد تغییرات ساختاری در خود، که لازمه بهبود وضعیت اقتصادی در چنین شرایطی است ندارد، وضعیت اقتصادی کشور تا تابستان 1396 تغییر مثبتی نخواهد داشت و فشار اقتصادی بر طبقات متوسط به پایین  افزایش یافته و نارضایتی‌های اقتصادی موجود تشدید خواهد شد. در چنین شرایطی انگیزه بخشی از بدنه حامی حسن روحانی در انتخابات سال 92 که به امید بهبود وضعیت اقتصادی و یا ترس از بدتر شدن شرایط اقتصادی به او رای داده‌اند برای حمایت دوباره از او در انتخابات سال 96 کاهش خواهد یافت.  

@governancesystems

بی برنامگی و عدم تمایل تیم انتخاباتی حسن روحانی برای حفظ ارتباط خود با بدنه اجتماعی سیاسی حامی خود در انتخابات گذشته، انگیزه حمایت دوباره از او در انتخابات پیش‌رو را در بین این بخش‌ها نیز کاهش داده است. اگرچه ممکن است این گروه‌ها در انتخابات 96، گزینه دیگری را برای حمایت نیابند اما همین کاهش انگیزه می‌تواند به تلاش کمتر برای جلب رای دوباره برای حسن روحانی منجر شود که نتیجه خود را بر آرای ریخته شده به صندوق‌ها بر جای خواهد گذارد.    

قرار داشتن روحانی در مسند ریاست جمهوری با توجه به عملکرد نه چندان قوی دولت وی از دید عموم مردم (با توجه به نتایج نظر‌سنجی‌های صورت گرفته) خود عاملی است که او را در مقایسه با نامزدی که در این مسند قرار ندارد ضربه‌پذیرتر می‌نماید. این ضربه‌پذیری، بواسطه وجود ابهاماتی پیرامون برخی اطرافیان وی که با نزدیک شدن به فرایند انتخابات از سوی جریان رقیب به میزان بیشتری بر آن تاکید می‌گردد افزایش خواهد یافت .   

@governancesystems

به نکات فوق می‌بایست عدم تمایل بخش‌های غیر انتخابی نظام سیاسی به پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال 96 و حتی نیاز این بخش‌ها به عدم انتخاب مجدد او به منظور یکدست شدن ساختار قدرت در نظام سیاسی، جهت مدیریت بهتر مسائل ناشی از بحران جانشینی را نیز افزود. بحرانی که رفته رفته به آن نزدیک و نزدیک‌تر می‌شویم. همین امر احتمالا منجر به آن خواهد شد که این بخش‌ها با مدیریتی از سطوح بالا، با نامزدی واحد در انتخابات پیش رو ظاهر شوند که طبیعتا شانس آنها برای پیروزی در انتخابات را افزایش خواهد داد.   

مجموع مطالب فوق، ایده احتمال تبدیل شدن روحانی به اولین رئیس جمهور تک دوره‌ای ایران را بیش از پیش تقویت می‌نماید، امری که در صورت عدم توجه تحول‌خواهان به آن می‌تواند برای کشور و آنان هزینه‌های جبران‌ناپذیری را در پی داشته باشد.

حال پرسش این است که در مواجهه با چنین شرایطی، تحول‌خواهان می‌بایست چه استراتژی‌‌هایی را برای انتخابات پیشرو در پیش گیرند.

استراتژی نخست که البته به نظر نمی‌رسد حسن روحانی و حلقه اول مشاوران وی اهمیت آن را درک نموده و انگیزه کافی برای اجرای آن را داشته باشند،  ایجاد اصلاحاتی اساسی در ساختار دولت در جهت افزایش توانمندی و کارآمدی آن برای مواجهه با شرایط پیچیده پیش‌رو است. این اصلاحات، از ایجاد تغییر در ساختار کنونی دفتر هیات دولت تا ایجاد تغییراتی اساسی در ساختار وزارت‌خانه‌ها و تیم اقتصادی دولت را که می‌بایست مدت‌ها پیشتر صورت می‌گرفت در بر می‌گیرد. ایده بازنگری حسن روحانی در ساختار کنونی دفتر هیات دولت و بخش قابل توجهی از معاونین و وزرای کنونی، حتی اگر در مدت زمان باقی مانده عملی نباشد، مهمترین استراتژی برای موفقیت حسن روحانی در انتخابات پیش‌رو و کامیابی دولت وی در صورت انتخاب مجدد در انتخابات 96 می‌باشد. اصولا مکانیزم انتخاب وزرا و معاونین رئیس جمهور در ایران که مبتنی بر آشنایی‌های دیرینه می‌باشد، مکانیزمی ناکارآمد است که دولت‌ها را زمین‌گیر می‌نماید؛ دولت روحانی نیز بویژه در زمینه اقتصادی از همان روزی زمین‌گیر شد که انتخاب وزاری کابینه خود را مبتنی بر شاخص‌هایی کارآمد انجام نداد.  تهیه شاخص‌هایی دقیق جهت ارزیابی توانمندی‌های افراد برای تصدی هر یک از وزارت‌خانه‌ها و انتخاب وزاری دولت آینده با توجه به این شاخص‌ها که ممکن است منتهی به انتخاب افرادی گردد که اگرچه در سوابق خود تصدی وزارت‌خانه‌ای را ندارند اما از ایده‌ها و توانایی‌های لازم برای متحول نمودن هر یک از وزارت‌خانه‌ها برخوردارند و اعلام اسامی آنها در کنار علل انتخاب هر یک، در دوران تبلیغات انتخاباتی می‌تواند پیامی قوی به حامیان کنونی دولت و مردم باشد که دولت آینده کارآمدتر از دولت کنونی خواهد بود.

استراتژی دوم در نظر گرفتن گزینه‌ای پشتیبان برای حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده می‌باشد تا تحول‌خواهان در فرایند انتخابات از درجه آزادی بیشتری برای مواجهه کارآمد با پیچیدگی‌های آن شرایط و رخدادهای پیش‌بینی ناپذیر احتمالی و البته زمان بیشتری برای طرح مطالبات خود و حتی حمایت از اقدامات دولت کنونی در تبلیغات و مناظره‌های انتخاباتی برخوردار باشند. این گزینه می‌بایست چهره‌ای مورد توافق اکثریت تحول‌خواهان بوده و از توانایی لازم برای جلب آرای افرادی که بنا به دلایل اشاره شده ممکن است در انتخابات شرکت نکرده و یا انگیزه چندانی برای شرکت در آن نداشته باشند برخوردار باشد. بدیهی است که شناسایی دقیق این گزینه می‌بایست هر چه سریعتر در دستور کار تحول‌خواهان قرار گیرد.       

استراتژی سوم، قطبی نمودن فضای سیاسی کشور حول موضوعات سیاسی و سیاستی مهم است (یادمان باشد که با روند کنونی به نظر می‌رسد، برجام رفته رفته این قابلیت را از دست خواهد داد و باید به موضوعات دیگری اندیشید)، در شرایط غیر قطبی، احتمال عدم شرکت افرادی که در صورت شرکت در انتخابات به نامزد تحول‌خواهان رای خواهند داد افزایش می‌یابد. 

ناگفته پیداست که عملی نمودن همزمان سه استراتژی فوق و یا سایر استراتژی‌های ممکن دیگر، درجه آزادی تحول‌خواهان را برای تامین منافع ملی و مواجهه با شرایط پیچیده پیش‌رو افزایش خواهد داد.

توجه به تجارب حاصل از انتخابات ریاست جمهوری 1384 در ایران و البته انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا که در یاداشتی دیگر به آن اشاره شده است و توجه به مساله مهم «بحران جانشینی» بر ضرورت و اهمیت اندیشدن تحول‌خواهان دل‌نگران منافع ملی به پیچیدگی‌های پیش‌رو و تدوین استراتژی‌هایی مناسب برای مواجهه کارآمد با آنها می‌افزاید. 

@governancesystems

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی