«ایران‌نامه»

ایران‌نامه جایگاهی است برای انتشار یادداشت‌های من دربارۀ ایران

«ایران‌نامه»

ایران‌نامه جایگاهی است برای انتشار یادداشت‌های من دربارۀ ایران

نویسندگان

۳ مطلب با موضوع «رویای ملی» ثبت شده است

 

(به مناسبت سالگرد صدور فرمان مشروطیت)

https://t.me/royayemelli

هنگامی که رویایی در سر یک ملت پرورانده شد و اشتیاق رسیدن به آن یا رفتن به سوی آن تبدیل به اشتیاقی عمومی و فراگیر شد، دیگر هیچ فرد و نهادی را یارای ایستادن در برابر آن حرکت نیست. شاه قاجار باشی مجبور به امضای فرمان مشروطیت می‌شوی و شاه پهلوی باشی اگرچه دیر اما در نهایت صدای انقلاب را خواهی شنید؛ سایرین که جای خود دارند.  

از همین روی است که برخی می‌گویند انقلاب‌ها ساخته نمی‌شوند بلکه می‌آیند. یک روز صبح بلند می‌شوی و می‌بینی آنچه را که دور می‌پنداشتی، سال‌ها در لایه‌های زیرین جامعه رشد کرده و به یکباره از زمین سر برآورده است.  

هنگامی که بزرگی رویاهای یک ملت با اندازه‌ی ساخت قدرت سیاسی نسبتی نداشته باشد و آن ساخت، توان تحقق آن رویا را نداشته باشد از منظری جامعه‌شناختی اصولاً انقلاب، امری قطعی و اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

دوست داشته باشیم یا خیر، از انقلاب خوشمان بیاید یا نه، وقوع یا عدم وقوع آن را، نسبت رویای ملی با ساخت سیاسی مشخص می‌کند؛ رویا را که نمی‌توان محدود و کوچک کرد؛ هر لحظه بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود؛ ساختارهای سیاسی که خود را با بزرگ شدن رویاهای ملت‌شان متناسب می‌کنند باقی خواهند ماند و ساختارهایی که کوته‌نظرانه در تلاش برای محصور کردن رویا و کوچک کردن آن هستند موضوع انقلاب خواهند شد.

ملت ایران در 114 سال گذشته رویاهایی بزرگ و با شکوه در سر پرورانده؛ رویاهایی که نسبتی با ساختارهای سیاسی مستقر در این سرزمین نداشته است؛ ساختارهایی که از تحقق آن رویاها ناتوان بوده‌اند؛ به همین دلیل است که پس از گذشت چندی از انقلاب‌ها و جنبش‌های اجتماعی، ناگاه به خود می‌آید و می‌بیند که هزینه‌هایی سنگین پرداخته بدون آنکه به رویای خود نزدیک شده باشد. حتی گاهی با هر حرکت جدید چنان از رویای خود به دور افتاده است که گذشته تبدیل به آرزویی برای آینده می‌شود.

ما ایرانیان هم در رویاپردازی و هم در حرکت‌های جمعی برای حرکت به سوی تحقق رویای ملی چیره دست بوده‌ایم؛ اما در گام نهایی، به نسبت رویای ملّی با ساخت سیاسی به درستی نیاندیشیده‌ایم؛ و تصور کرده‌ایم که می‌توان با ابزارهایی کوچک به رویاهایی بزرگ دست یافت.

دوست داشته باشیم یا خیر از آنرو که رویاهایی بزرگ در سر داریم و از آنرو که بزرگی این رویا نسبتی با وضعیت کنونیمان ندارد، رفته رفته زمینه برای حرکت‌های جمعی دوباره فراهم می‌شود؛ دوباره رویاپردازان در کنار هم قرار خواهند گرفت؛ دوباره رویای ملی برساخته خواهد شد و دوباره انرژی فراوانی برای تحقق این رویا آزاد می‌شود؛ فقط باید آماده بود که این انرژی در مسیری صحیح و برای ساخت ابزاری نیکو در جهت تحقق رویای ملّی هدایت شود.  

ایراد نه از رویاپردازی ما بوده است که بخواهیم رویاهای خود را کوچک کنیم؛ و نه از حرکت‌های جمعی با شکوه ما! که بخواهیم این حرکت‌ها را موضوع نقد و نفی قرار دهیم. مساله در عدم توجه به نسبت رویای ملّی با ساختار سیاسی به منزله‌ی ابزاری است که ملت‌ها را به رویاهای خود نزدیک می‌کند؛ ما ابزارهایی نامناسب را برای تحقق رویاهایی با شکوه به کار گرفته‌ایم و نتیجه دور و دورتر شدن از رویای ملی بوده است.    

سالگرد پیروزی انقلاب مشروطه فرخنده و مبارک باد.

#فرمان_مشروطیت

#انقلاب

#رویای_ملی

⭕️ این مطلب را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید تا آفریده شود.

⭕️ برای آفرینش رویای ملی ایرانیان به کانال زیر بپیوندید:

@royayemelli

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۱۷
سجاد فتاحی

 

(بخش دوم: در تالار ایران‌زمین)

✍️ سجاد فتاحی

 

⭕️ توضیح: در بخش نخست این نوشتار (بنگرید به http://apathtoliberation.blog.ir/1398/10/11/post%2096 ) تلاش شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که اگر ایران‌زمین، زبان به گفتگو با ما می‌گشود چه رویایی در سر داشت؟ در پایان آن بخش به تالاری بزرگ به نام ایران زمین وارد شدیم و اکنون ادامه نوشتار ...

 

... به تالار وارد می‌شویم همه هستند.

برای آنکه ایران، ایران شود همه باید باشند؛ باید مرزهایِ کاذب فرو بریزد؛ باید خطوطِ بین آنان که دغدغه پایداری و مانایی ایران را دارند سیال شود؛ باید حلاج در بیان اندیشه‌ و احساسش آنقدر آزادی و امنیت داشته باشد که شیخ در مسجد؛ باید اندیشه‌ی خیام و حافظ و مولوی بر صدر بنشیند چرا که اگر بر صدر نشست تساهلِ نهفته در آن مجال زندگی، اندیشه‌ورزی و سخن‌گویی به همه می‌دهد و ایران برای شکوفایی تشنه این است.

این است که در گوشه‌ای از تالار، سعدی در باب مدحِ فروتنی، خدمت به خلق، انسان‌دوستی و عدالت سخن می‌گوید ...

در گوشه‌ای دیگر حافظ در مزمتِ ریاکاری و دورویی داد سخن می‌دهد.

در گوشه‌ای دیگر سهروردی و مولوی با یکدیگر گفتگو می‌کنند ...

و در گوشه‌ای دیگر ...

چون اصل در تالار بر تساهل است مخالفان آنها نیز نظرات خود را آزادانه بیان می‌کنند اما این‌بار دیگر در تالار ایران‌زمین قواعد به گونه‌ای چیده شده است که کسی تعرضی به آنها نمی‌تواند بکند ... حلاج شمع‌آجین نمی‌شود ... سهروردی را نمی‌آزارند و به زندانش نمی‌افکنند و فرهنگِ ایران فیلسوفِ جوان خود را از دست نمی‌دهد ... گویی تاریخ ایران زمین عزم آن دارد که به گونه‌ای دیگر نوشته شود و نوشته خواهد شد.

در تالار که جلوتر می‌روی می‌بینی که مرزبندی‌هایِ تاریخیِ کاذب نیز فروریخته است ...

برای آنکه ایران، ایران شود باید مرزبندی‌هایِ تاریخی کاذب نیز کنار گذاشته شود؛ ایران کشوری است با هزاران سال تاریخ و نمی‌توان با کج‌سلیقگی، تاریخ آن را از 40 سال پیش یا 100 سال پیش نوشت.

بیماریِ کوررنگیِ اجتماعی باعث شده است به شخصیت‌های تاریخی‌ و نظام‌هایِ سیاسی این سرزمین نگاهی سیاه و سفید داشته باشیم؛ وقتی که کوررنگی اجتماعی داشته باشی همه چیز را یا سیاه می‌بینی یا سفید. نمی‌توانی بین اقدامات مثبت و منفی رضا شاه و محمد رضا پهلوی با اقدامات مثبت و منفی آیت‌الله خمینی و ... تفکیک و تمایزی قائل شوی. نظام پهلوی برای آدمی که دچار کوررنگیِ اجتماعی شده است یا سفید است یا سیاه به همان اندازه که جمهوری اسلامی برای عده‌ای یا سیاه است یا سفید. این نظام‌های سیاسی و شخصیت‌های تاریخی همگی بخش‌هایی از تاریخ این سرزمین‌اند که البته قطعا کفه ترازوی خدمت‌هایِ آنها به ایران زمین برابر نیست آنگونه که کفه ترازوی اشتباهات آنها نیز برابر نخواهد بود...

کوررنگی اجتماعی که داشته باشی اصلاح‌طلبان، اصول‌گرایان و تحول‌خواهان را یا سیاه می‌بینی یا سفید؛ در حالی که اگر نیک بنگری تمامی آنانی که دغدغه پایداری و مانایی ایران دارند و در هر یک از این جریان‌های سیاسی یا در جریانی دیگر جای گرفته‌اند تشابهات‌شان بسیار بیشتر از تفاوت‌هایشان است.

این است که اگر در رویا وارد تالاری بزرگ به نام ایران‌زمین شدی همه هستند ... چه آنها که تو دوست‌داری و چه آنها که نمی‌پسندی ... رازِ این حضور همگانی نیز تساهلی است که باید اصلی اساسی در طراحی سامانه حکمرانی این سرزمین باشد؛ اصلی که اگرچه در تاریخ فراوان ستایشش کرده‌ایم اما در عرصه عمل نتوانسته‌ایم اصول و قواعد خود را به‌گونه‌ای سامان دهیم که رعایت آن تضمین شده و کسی نتواند به بهانه‌هایی واهی آن را نقض کند. 

همین‌طور که در تالار گام بر می‌دارم با خود می‌اندیشم که رویای مشترک همه آنهایی که در این تالار حضور دارند چیست؟ رویایی که اگر توصیفش کردی همه آن را از آن خود بدانند و برای تحققش هم‌گام و هم‌پیمان شوند.

ادامه دارد ...

#رویای_ملی

#راهبرد_نوروز

⭕️ این مطلب را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید تا آفریده شود.

⭕️ برای آفرینش رویای ملی ایرانیان به کانال زیر بپیوندید:

@royayemelli

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۸ ، ۱۵:۱۲
سجاد فتاحی

 

(بخش نخست: گفتگو با ایران)

✍️ سجاد فتاحی

 

 

برای به تصویر کشیدن رویایِ ملّی و نه رویایِ ملّیِ من، روش‌های گوناگونی وجود دارد؛ یکی از روش‌ها آن است که ایران زمین را در خیال خود سامانه‌ای زنده تصور کنیم و با او به گفتگو بپردازیم؛ دو دیگر آن است که باز هم در عالم خیال، تمامی ایرانیان را از ابتدای تاریخِ این سرزمین کهن فرابخوانیم و این بار با آنها به گفتگو بنشینیم؛ چرا که رویایِ ملّی نه متعلق به امروز است، نه دیروز و نه فردا و پس‌فردا؛ چرا که رویایِ ملّی نه متعلق به من است نه تو و نه او، بلکه متعلق به ماست؛ مایی به گستردگی تاریخ این سرزمین. این رویا، رویایی است برای تمامی فصل‌های وطن و تمامی ایرانیان در تمامی ادوار تاریخ؛ و از این‌رو نمی‌توان آن را به تنهایی به تصویر کشید.

 

اگر ایرانیان در گذشته رویایِ ملّی را اینچنین به تصویر کشیده بودند، امروز کار ما سهل‌تر بود و کافی بود تنها نقش خود را بر آن حک کنیم و به آیندگان بسپاریم؛ اما چون نشده است باید در این امر بکوشیم.

طبیعی است چنین امری، پروژه ای عظیم است که رساله های گوناگون باید در مورد آن نوشت و سال ها باید برای آن وقت صرف نمود؛ اما چنان ضرورت دارد که باید از همین امروز هر کداممان در حد توان آن را آغاز کنیم.

 

فکر می‌کنید اگر ایران، زبان به گفتگو با ما می‌گشود چه رویایی در سر داشت؟ و فکر می‌کنید اگر تمامی ایرانیان را از پریروز تا امروز و تا فردا و پس فردا گرد هم می آوردیم چه رویای مشترکی داشتند؟ 

 

نخست بیابید با ایران به گفتگو بپردازیم.

ایران در برابرمان ایستاده است! زن است یا مرد؟ پیر است یا برنا؟... نمی دانم، فقط می دانم ایران است در قامت سیمرغی که همه ایرانیان در آن تجلی یافته‌اند؛ هیچ‌یک حذف نشده‌اند و همه هستند بی کم‌وکاست؛ و این راز زیبایی آن است.

زبان به سخن می گشاید.

با چه زبانی؟

نمیدانم، گویی ترکیبی است از تمامی زبان‌های مردمان ایران زمین از گذشته های دور تا امروز، اما هر چه هست، آهنگی اهورایی دارد و زیباست و دلنشین... او نیز همانند تمامی سامانه‌های زنده دیگر، بزرگترین رویایش جاودانگی و پایداری است. 

 

از این منظر به نظرم رویایِ ملّیِ ایران، «ایرانِ پایدار» است. ایرانی که پایداری در ابعاد گوناگون اجتماعی و محیط‌زیستی وجه غالب آن است؛ چرا که پایداری ایران بدون جامعه‌ای بالنده و محیط زیستی پایدار امکان‌پذیر نیست؛ جامعه‌ای فرومانده و ناآگاه می‌تواند محیط‌زیست را نابود کرده پایداری ایران را با مخاطراتی جدی روبرو کند. 

 

حال بیابید به تالاری بزرگ برویم؛ بر سردر تالار با خطی زیبا که گویی ترکیبی از تمامی خطوطی است که از ابتدای تاریخ در ایران زمین رواج داشته است نوشته اند:

«ایران زمین»

به تالار وارد می‌شویم، همه هستند.

ادامه دارد...

 

#رویای_ملی

#راهبرد_نوروز

⭕️ این مطلب را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید تا آفریده شود.

⭕️ برای آفرینش رویای ملی ایرانیان به کانال زیر بپیوندید:

@royayemelli

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۸ ، ۱۵:۰۸
سجاد فتاحی