«ایران‌نامه»

ایران‌نامه جایگاهی است برای انتشار یادداشت‌های من دربارۀ ایران

«ایران‌نامه»

ایران‌نامه جایگاهی است برای انتشار یادداشت‌های من دربارۀ ایران

نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهدی بازرگان» ثبت شده است

✍️ سجاد فتاحی

https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official

مهندس مهدی بازرگان جملۀ معروفی دارد که به خوبی ریشۀ اختلاف او با آیت‌الله خمینی در سال‌های پس از انقلاب را نشان می‌دهد؛ و البته می‌توان بر اساس همین جمله اصل ائتلاف او و سایر ایران‌گرایان با جریان انقلابی به رهبری آیت‌الله خمینی در سال‌های پیش و پس از انقلاب ۱۳۵۷ را مورد نقد قرار داد. بازرگان در کتاب «بازیابی ارزش‌ها» می‌گوید:

 

«ایشان [آیت‌الله خمینی] ایران را برای اسلام می‌خواست و من اسلام را برای ایران می‌خواستم.»

 

وجه تمایز «ایران‌گرایان» و «اسلام‌گرایان» به خوبی در این جمله نشان داده شده است؛ ایران‌گرایی جریانی است که کلیت ایران برای آن (با در نظر داشتن تمام عناصر فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی این سرزمین) در درجۀ نخست اهمیت قرار دارد؛ اما اسلام‌گرایی، با تمامی تکثرهایی که در این جریان وجود دارد، جریانی است که تمامی ایران را در خدمت یکی از اجزای فرهنگی و دینی این سرزمین، یعنی اسلام، می‌خواهد.

اگرچه قانونِ اساسی و نظام‌ِ سیاسی برآمده از انقلاب ۱۳۵۷ ملغمه‌ای نامتجانس از همه‌چیز است؛ اما در نهایت، انقلابیون اسلام‌گرا موفق شده‌اند که در این قانون اساسی و نظام سیاسی، ایران را ذیل اسلام مورد پسند خود تعریف کنند و این یکی از بنیادی‌ترین آسیب‌های موجود در قانون اساسی کنونی و یکی از مهمترین ریشه‌های بحران‌های سترگ ایرانِ امروز است.

در تمامی سال‌های پس از انقلاب، گروه‌هایی از جریان اصلاح‌طلب تلاش کرده‌اند تا بین ایران‌گرایی و اسلام‌گرایی آشتی برقرار نموده و تعارض بنیادین این دو جریان را نادیده بگیرند؛ فارغ از اینکه این تعارض حل ناشدنی و هر جریان و کنشگر سیاسی، در نهایت ناگزیر است تا بین ایران‌گرایی و اسلام‌گرایی یکی را برگزیند؛ این موضوع یکی از آشفتگی‌های نظری جریان اصلاح‌طلب ایرانی نیز هست، که این آشفتگی نظری به آشفتگی عملی در بین آنها انجامیده است و بخشی از علت شکست خود را باید در آن جستجو کنند.

آلبرت اینشتین جمله‌ای دارد با این مضمون که: «ما نمی‌توانیم مشکلات‌مان را با همان طرز فکری حل کنیم که با آن، مشکلات را به‌وجود آورده‌ایم»؛ با اتکا به منطق نهفته در این جمله می‌توان گفت که «ما نمی‌توانیم مشکلات کنونی ایران را با همان قانونِ اساسی و نظام سیاسی حل کنیم که با آن، مشکلات را به‌وجود آورده‌ایم».  

از این‌روست که بازنویسی قانون اساسی و دمیدن روح ایران‌گرایی در آن، گزینه‌ای ناگزیر برای بهبود وضعیت ایران است و باید آن را به خواستی عمومی تبدیل کرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۰ ، ۰۹:۲۶
سجاد فتاحی

✍️ سجاد فتاحی

https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official

 

ایران یکی از کهن‌ترین تمدن‌ها و کشورهای زندۀ تاریخ است؛ که همین کهن‌بودگی بر پیچیدگی‌های آن افزوده است؛ پیچیدگی‌ها و تکثری زیبا که تنها در نام ایران به وحدت می‌رسند و هر قید و بندی بر این نام، سبب حذف یا نادیده گرفته شدن بخشی از این تاریخ، تمدن و پیچیدگی‌های آن خواهد شد و کلیت آن را به خطر خواهد انداخت.

یکی از اشتباهات انجام شده در جریان انقلاب ۱۳۵۷ این بود که  با برجسته نمودن جزئی از تاریخ ایران، یعنی اسلام و مذهب تشیع، آن هم قرائت خاصی از این دین و مذهب، قید اسلامی بر ایران زده شد و پدیده‌ای به نام «ایرانِ اسلامی» زاده شد که معنایِ آن نادیده گرفتنِ تمامی تکثرهای دینی، مذهبی و فرهنگی موجود در ایران و چند هزاره تاریخ این سرزمین و مردمانش بود.

سخن به هیچ‌وجه بر سر کاهش شأن و اهمیت اسلام در تاریخ ایران نیست؛ بلکه صحبت بر سر آن است که نمی‌توان در این سرزمین، کلیت آن را مقید به جزئی از تاریخ آن نمود و آنگاه انتظار داشت که ایران حال‌واحوال خوبی داشته باشد.

موسیقی و زن یکی از نخستین قربانیان این رویکرد در ایرانِ پس از انقلاب بودند؛ چرا که در قرائت غالب در اسلام جایگاه و تکلیف این دو مشخص است و هنگامی که اصولِ اداره و حکمرانی در یک سرزمین بر این مبنا قرار داده شوند این دو محدود و قربانی خواهند شد.

یکی از نقدهایی که می‌توان بر ایران‌گرایانی چون مهندس مهدی بازرگان در گرماگرم انقلاب ۱۳۵۷ داشت همراهی و ائتلاف آنان با جریانی بود که در اندیشۀ آنان اسلام‌گرایی مقامی مهمتر از ایران‌گرایی داشت؛ آن هم در برابر افراد و جریان‌هایی که اگرچه نقدهایی اساسی و صحیح بر عملکرد آنها وارد بود اما در تعلق آنها به جریان ایران‌گرایی تردیدی نبود؛ و نتیجۀ این ائتلاف، غلبۀ اسلام‌گرایی، آن‌هم گونه‌ای خاص از اسلام‌گرایی، بر ایران‌گرایی شد که بعدها تبعات آن را در تدوین قانونِ اساسی و طراحی نظام سیاسی برآمده از آن دیدیم.

۳۰ دی‌ماه سالگرد درگذشت هایده یکی از نامدارترین و محبوب‌ترین زنان عرصۀ موسیقی ایران و یکی از نمادهای قربانی شدن زن و موسیقی در سال‌های پس از انقلاب از یک سو و مهندس مهدی بازرگان یکی از ایران‌گرایانی است که علیرغم تمامی کوشش‌های ستودنی او برای بهبود وضعیت ایران نحوۀ کنشگری او در گرماگرم انقلاب ۱۳۵۷ قابل نقد است.

یاد هر دو گرامی باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۰ ، ۱۷:۱۴
سجاد فتاحی

✍️ سجاد فتاحی

https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official/

سخنان مهندس مهدی بازرگان، پیش از استعفای دولت موقت در 14 آبان 1358 را باید بارها شنید (فیلم آن را می توانید در این پیوند ببینید: https://b2n.ir/b85655 ) او در این سخنرانی بر اساس تجربۀ 9 ماهۀ نخست‌وزیری خود به برخی علل ریشه‌ایِ وضعیتِ ناگوار ایران در آن دوران اشاره می‌کند. عللی که بعدها به‌واسطۀ باز گذاشتن مسیر اثرگذاری آنها در قانون اساسی و تصویبِ این قانون در همه‌پرسیِ آذرماه 1358 تا همین امروز، ریشۀ بسیاری از نابسامانی‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی محیط‌زیستی ایران است.

هنگامی هم که این علل در قانون اساسی و در معماری نظام جمهوری اسلامی مجال اثرگذاری دارد، در بلند مدت، تفاوتی نمی‌کند که چه کسی رئیس‌جمهور یا نخست‌وزیر باشد؛ او یا همانند مهدی بازرگان، آبروی خود را در پیشگاه تاریخ ایران خواهد خرید و مجبور به استعفا خواهد شد، یا همانند هاشمی، خاتمی، احمدی‌نژاد و روحانی تن به ماندن خواهد داد و با از دست دادن آبروی خود مسئولیتِ اقدامات و شرایطی را بر عهده خواهد گرفت که ابزارهای تصمیم‌گیری لازم در ارتباط با آنها در اختیار او نیست؛ عموماً تمامی آنها نیز در سال پایانی دوران ریاست‌جمهوری خود سخنانی شبیه به همین سخنان مهدی بازرگان در آبان 1358 را تکرار کرده‌اند و این پرسش را در ذهن حامیان اولیۀ خود باقی گذاشته‌اند که «اگر نمی‌توانستید و می‌دانستید که نمی‌توانید پس چرا بر خرمن امیدهای ما آتش زدید؟»   

تمامی بحران‌هایی که امروز در حوزه‌های گوناگون اقتصادی و اجتماعی ایران شاهد آن هستیم دارای ریشه‌های ساختاری عمیقی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و برآمده از نواقصی جدی در معماری این نظام است که تا آنها برطرف نشود، امید بستن به بهبود شرایط با آمدن این و رفتن آن یا تغییر چند سیاست و قانونِ ابتدایی، ساده‌اندیشی و بیهوده است. پس بهتر است  آنان که به سرنوشت ایران و ایرانیان می‌اندیشند به جای بازی بی‌سرانجام طرفداری از این و آن و بازی کودکانۀ انداختن تقصیر این شرایط بر گردن یک یا چند نفر، به بنیان‌های ساختاری پیدایش این شرایط و به ائتلافی بر سر برطرف نمودن این نواقص و ضعف‌ها بیندیشند.

راستی امروز جشن میانۀ پاییز است. فرصتی کردید آن بیرون غوغایی از رنگ برپاست؛ از دستش ندهید و امروز را به شادی سپری کنید.  

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۰ ، ۰۹:۱۴
سجاد فتاحی