«ایران‌نامه»

ایران‌نامه جایگاهی است برای انتشار یادداشت‌های من دربارۀ ایران

«ایران‌نامه»

ایران‌نامه جایگاهی است برای انتشار یادداشت‌های من دربارۀ ایران

نویسندگان

۲۳ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

✍️ سجاد فتاحی

https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official/

آنان که تاریخ ایران را مطالعه کرده‌اند می‌دانند که یکی از دشواری‌های خوانندۀ تاریخ این سرزمین آن است که تقویم‌هایی که با آن تاریخ ایران خوانده می‌شود (میلادی، هجری قمری و هجری شمسی) نسبتی با پیشینۀ تاریخی طولانی مدت آن ندارد. به عبارتی هر یک از این تقویم‌ها نقطۀ شروعی را برای خود در نظر گرفته‌اند که دست‌کم 559 سال با یکی از نقاط مهم تاریخ ایران که می‌توان آن را به عنوان نقطۀ آغاز تاریخ این سرزمین در نظر گرفت فاصله دارد.

سخن بر سر مبدأ تاریخ ایران که رخدادهای گوناگونی چون تاجگذاری کوروش بزرگ در سال 559 پیش از میلاد یا ورود او به بابل در سال 539 پیش از میلاد را می‌توان برای آن در نظر گرفت (یا حتی فراتر رفت و با توجه به ورود تمدن ایلام در جنوب غرب ایران، به دوران تاریخی، در سده‌ها پیشتر از تاریخ تاجگذاری کوروش و ورود او به بابل مبدأیی کهن‌تر را جستجو کرد) در حد توان علمی خوانندۀ آماتور تاریخی چون من نیست و پژوهشگران بزرگ تاریخ ایران باید در مورد آن سخن بگویند؛ اما بی‌گمان  میلاد مسیح  که مبدأ تقویم میلادی است یا هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه که مبدأ تقویم شمسی و قمری است اگرچه رخدادهایی مهم در تاریخ جهان، مسیحیت و اسلام‌اند؛ اما هیچ یک از آنها نمی‌تواند مبدأ تقویم سرزمینی کهن چون ایران باشد؛ که مبدأ تاریخ آن را باید در سده‌ها و شاید هزاره‌‌ها پیش از چنین رخدادهایی جستجو کرد.

گرچه بحث تغییر مبدأ تاریخ ایران و طراحی تقویمی نوین بر اساس آن بواسطۀ اجرایی شدن در دوران حکومت پهلوی، ابعاد سیاسی گسترده‌ای یافت، اما خوش بداریم یا نه تاریخ ایران نقطۀ شروعی بسیار دورتر از تقویم‌های کنونی دارد و بهتر آن است که آن نقطۀ شروع را برگزیده و تقویمی نوین بر اساس آن طراحی کنیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۰۰ ، ۰۶:۵۸
سجاد فتاحی

✍️ سجاد فتاحی

https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official/

یکی از علت‌های استمرار بحران‌های ایران در حوزه‌های گوناگون محیط‌زیستی، اقتصادی و سیاسی «پیچیده‌سازی مسائل ساده و ساده‌سازی مسائل پیچیده» است.

مسائل ساده را از آن رو پیچیده می‌کنند تا تغییر و تحولاتی ساده برای حل مسائل را که عموماً با منافع اقتصادی و سیاسی گروه‌های در قدرت تعارض دارد از چشم‌ها دور مانده و تبدیل به مطالبه‌ای عمومی نشود. مسئلۀ قانون‌گذاری‌های نامناسب مجلس شورای اسلامی (که امیدوارم روزی نام گذشتۀ خود یعنی مجلس شورای ملّی را در عمل و نظر بازیابد) مسئله‌ای ساده است که با اصلاحِ سازوکارهایِ تأییدِ صلاحیتِ نامزدهایِ مجلس (بخوانیم سازوکارهای تأییدِ عدم صلاحیت نمایندگان برای ورود به مجلس) به‌گونه‌ای که موجب ورود شایسته‌ترین افراد (و نه ناشایست‌ترین افراد) به عنوان نمایندگان مردم به مجلس شود و ایجاد تغییراتی نسبتاً ساده در ساختار مجلس حل خواهد شد؛ اما چون این تغییرات با منافع اقتصادی و سیاسی گروه‌های در قدرت در تعارض است این مسئله را پیچیده‌ نشان می‌دهند؛ و آنگاه عوارض این مسئلۀ سادۀ پیچیده شده گریبان کشور و مردم را خواهد گرفت.

از طرف دیگر نظامِ سیاسی و سیاست‌گذاریِ ایران برخی مسائل چون مسئلۀ بحران یا ورشکستگی منابع آبی را که اصولاً مسائلی چند سطحی، پیچیده و حتی بدخیم هستند، یا بواسطۀ جهل یا باز هم بواسطۀ منافع اقتصادی و سیاسی، ساده‌سازی می‌کند و آنگاه برای این مسئلۀ پیچیده راه‌حل‌هایی پیش‌پا افتاده و ساده می‌دهد که نتیجۀ اجرای آنها تعمیق مسائل و بحران‌های ایران است. راهکار افزایش منابع آبی از طریق احداث سدهای هرچه بیشتر و برداشت هرچه بیشتر از منابع آب زیرزمینی برای پاسخ‌گویی به نیازهای مصرفی فزاینده، از آن راهکارهای ساده‌ای است که در چند دهۀ گذشته برای مسئلۀ پیچیدۀ آب در ایران داده شده است و باعث شده که ایران از مرحلۀ بحرانِ آب عبور و به مرحلۀ ورشکستگی منابع آبی برسد.

امروز در نشست «چالش‌های سیاست‌گذاری آب در ایران» که به دعوتِ انجمن علمی سیاست‌گذاری عمومی دانشگاه تهران برگزار شده است با تفصیل بیشتری در مورد این موضوع سخن خواهم گفت.

راستی امروز روز ملّی کوهنورد نیز هست. در کوهنوردی هم مانند سیاست و سیاست‌گذاری، ساده تصور کردن مسیرهای پیچیده و پیچیده تصور کردن مسیرهای ساده هر دو عواقبی تلخ خواهد داشت.  

نشستِ «چالش‌های سیاست‌گذاری آب در ایران» به صورت زنده از صفحۀ اینستاگرام این انجمن پخش می‌شود.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۰۰ ، ۰۵:۵۸
سجاد فتاحی

(28 مهرماه سالروز انتخاب امیرکبیر به مقام صدارت)

✍️ سجاد فتاحی

https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official/

انتخاب میرزا محمد تقی خان فراهانی، مشهور به امیرکبیر، در 28 مهرماه 1227، به عنوان صدراعظم ایران و بعدها قتل او در 20 دی‌ماه 1230، درس‌هایی برای تاریخِ ایران و طراحیِ نظامِ سیاسیِ دارد؛ آموزه‌هایی که اگر مورد توجه قرار می‌گرفت بی‌گمان امروز ایران در زمرۀ کشورهای پیشرو آسیا و حتی جهان بود.

یکی از مهمترین ویژگی‌هایی که یک نظامِ سیاسی باید داشته باشد تا بتواند شرایطی مناسب برای مردم و سرزمینی که بر آن حکمرانی می‌کند بیافریند این است که سازوکارهای انتخابِ مقام‌های بلندمرتبۀ آن باید به‌گونه‌ای باشد که در نهایت سیاست‌مدارانی در قامت امیرکبیر به مقام‌های سیاسی بلندپایه دست یابند. بی‌گمان اگر از طریق طراحیِ مناسبِ نظام‌های سیاسی، انتخابِ افرادی چون امیرکبیر به مقام‌هایی چون صدراعظم، نخست‌وزیر و رئیس جمهور در تمام سال‌های پس از او نه به یک استثناء که به یک قاعده تبدیل می‌شد، ایرانِ امروز شرایط بهتری داشت. پس درس نخست آن است که در طراحی نظام سیاسی شیوه و سازوکار انتخاب مقام‌های بلند پایه باید به‌گونه‌ای باشد که کارآمدترین و بهترین افراد یک سرزمین برای آن مقام انتخاب شوند. خانه‌نشینی و قتل نخبگانی چون امیر و حکومت پخمگانی چون میرزا آقاخان نوری که تنها در صدد تأمین منافع شخصی خود هستند ایران را ویران خواهد کرد.

موضوع دیگری که در طراحیِ نظامِ سیاسی باید به آن توجه کرد آن است که توازن قوا بین بخش‌های گوناگون نظام باید به‌گونه‌ای باشد که شاه یا هر مقامِ بلندپایۀ دیگری، صرفِ احساس به خطر افتادنِ قدرت سیاسی‌اش نتواند مقامِ دیگری را که در اندیشۀ بهبود شرایط ایران است به زیر کشیده، خانه‌نشین کرده یا به قتل رساند. عدم توجه به این موضوع در تاریخ ایران سبب، برکناری و قتلِ افرادی چون امیر شده که نتیجۀ آن خرابی و ویرانی ایران بوده است.

هنوز صدایِ امیر در تاریخ به گوش می‌رسد که در نامه‌ای پس از عزل از مقام صدارت، به ناصرالدین ‌شاه ‌گفت:

... مردم بی سر و پا را با رشوه می‌خواهند صاحب منصب کنند. این غلام نمی‌تواند نظم دهد. بی نظم کارها پیش نمی‌رود ... این درد غلام را می‌کشد که مردم بگویند آن نظم میرزا تقی خانی گذشت.

آری هنوز پس از گذشت نزدیک به 170 سال از قتل امیر، گم‌شدۀ تاریخ ایران همان نظمِ میرزا تقی خانی است که نظام‌هایِ سیاسی به دلیلِ نقص در طراحی خود، از پیاده‌سازی آن ناتوان بوده‌اند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۰۰ ، ۰۶:۱۶
سجاد فتاحی

(دوازدهم ربیع‌الاول، میلاد پیامبر اسلام به روایت اهل سنت)

✍️ سجاد فتاحی

 

برجسته‌ترین ویژگی پیامبر اسلام در مقایسه با پیامبران سایر ادیان آن است که او اگرچه در ابتدا کار خود را از حوزۀ فرهنگ آغاز کرد اما در نهایت رهبری سیاسی جامعه را نیز بر عهده گرفت و اینگونه بود که دین و سیاست‌ را در دورۀ خود به هم آمیخت.

همین تجربه است که در جهان اسلام و بویژه در بین شیعیان در ارتباط با قدرت سیاسی دو الگو را پدید آورد. گروهی از آنان با اتکا به این تجربۀ پیامبر اسلام، داعیه این را داشتند که باید نهاد دین، قدرت سیاسی را در دست گرفته و احکام اسلام را با بهره‌گیری از قدرت سیاسی اجرا نماید. در مقابل، گروه دیگر وارد شدن نهاد دین به حوزۀ سیاست را در شرایط عدم حضور پیامبر و امامان معصوم دارای آسیب‌ها و آفت‌هایی برای دین می‌دانستند که بواسطۀ همین آسیب‌ها مخالف حضور نهاد دین در سیاست بودند.

در قرن اخیر در بین شیعیان آیت‌الله خمینی بزرگترین نماینده جریان اول و آیت‌الله بروجردی نماینده سرآمد جریان دوم است.

امروز ایران هر دو الگو را تجربه کرده است و زمان آن رسیده که دینداران این دو الگو و تجربه را پیش‌رو نهاده و به صورت تجربی فرصت‌ها و تهدیدهای هر یک را برای دین و سیاست بررسی کنند.

به نظر می‌رسد آمیختن دین و سیاست، بدون آنکه به فساد هر یک منجر شود، هنر و معجزه‌ای است که تنها از عهده پیام آور اسلام ساخته بود و اگر دیگران سودای تکرار این تجربه را کنند و به قول حکیم طوس شهریاری و موبدی را به هم آمیزند تجربه‌ای تلخ برای دین و سیاست رقم خواهد خورد. تجربه‌ای که در تاریخ ایران یک بار در پایان دورۀ ساسانی، یک بار در عصر صفوی و بار دیگر به گونه‌ای کاملتر در دوران جمهوری اسلامی رقم خورده است.

امروز میلاد پیامبر اسلام به روایت اهل سنت و ۵ روز دیگر میلاد او به روایت شیعیان است، آنان که در ایران دل نگران اسلام و تشیع‌اند باید در این هفته بارها به این پرسش بیندیشند که:

تجربۀ حضور نهاد دین در عرصۀ سیاست به سود دین بود یا سیاست و یا هیچ یک؟

میلاد پیامبر اسلام بر هموطنان اهل سنت شاد باد.

https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۰۰ ، ۰۶:۵۰
سجاد فتاحی

(26 مهرماه روز تربیت‌ بدنی و ورزش)

✍️ سجاد فتاحی

دو اصل اساسی وجود دارد که هر نظام سیاسی موجود در ایران باید آن را در شیوۀ حکمرانی و سیاست‌ورزی خود رعایت کند تا آن نظام سیاسی را نظامی ایران‌گرا و حافظ منافع ملّی بدانیم. این دو اصل یکی عدم تبعیض در حوزه‌های گوناگون بین ساکنان مختلف این سرزمین از نظر جنس، دین و مذهب است و دیگری اولویت داشتن منافع کلیّت ایران نسبت به هر گرایش یا منفعت ایدئولوژیک دیگر.

نحوۀ سیاست‌گذاری ورزش ایران در سال‌های پس از انقلاب 1357یکی از حوزه‌هایی است که بارها نشان داده است که این دو اصل در سیاست‌ورزی نظام سیاسی کنونی رعایت نمی‌شود.

برجسته‌ترین شکل تبعیض در ورزش ایران تبعیض جنسیتی است؛ که در آن زنان از فرصت‌هایی برابر با مردان برای پرداختن به علائق خود در سطوح ملّی و جهانی برخوردار نیستند؛ نتیجۀ این امر هم علاوه بر نقض حقوق بدیهی زنان ایرانی در جهان معاصر، آن شده است که نیمی از جمعیت کشور در کسب افتخار برای سرزمین خود با موانعی جدی روبرو هستند.

داستان مضحک ورود زنان به استادیوم‌های ورزشی، عدم امکان ورود زنان به برخی رشته‌های ورزشی در سطح قهرمانی و نوع پوشش تحمیلی به آنها در رقابت‌های ملّی و جهانی که همگی دهه‌ها پیش از انقلاب 1357 حل شده بود نمودی آشکار از این تبعیض و نقض منافع ملّی در پیشگاه عقاید فرهنگی و ایدئولوژیکی است که اگرچه در حوزۀ فرهنگ محترم است اما نباید جایگاهی در سطح سیاست‌ورزی ملّی داشته باشند.

عدم اولویت منافع ملّی در سیاست‌گذاری‌های ورزش قهرمانی در ایران خود را در موضوع رقابت ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسرائیل نیز نشان می‌دهد؛ اعتقاد به غصب سرزمین فلسطینیان توسط جمعی از یهودیان موضوعی است که اگرچه می‌تواند در سطح فرهنگی و در گفت‌وگوهایی که بین جریان‌های گوناگون در حوزۀ فرهنگی ایران در می‌گیرد مجالی برای طرح داشته باشد اما هنگامی که به عرصۀ سیاست‌ورزی در سطح ملّی می‌رسیم باید تابع عرف پذیرفته شده در جهان باشد که در غیر این صورت، همانطور که تجربۀ تمامی سال‌های پس از انقلاب 1357 نشان داده، لطمات جبران‌ناپذیری را به منافع ملّی ایران وارد خواهد کرد. لطماتی که تنها بخش کوچکی از آن را می‌توانیم در حوزۀ ورزش ایران و برخی محدودیت‌ها و محرومیت‌های ایجاد شده برای آن شاهد باشیم.

روز تربیت‌بدنی و ورزش بر تمام زنان ورزشکار ایران‌زمین شاد باد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۰۰ ، ۰۶:۰۲
سجاد فتاحی

(روز جهانی ریشه‌کنی فقر و سالروز درگذشت فرخی یزدی)

✍️ سجاد فتاحی

شکوفایی ظرفیت‌های انسانی یکی از پیش‌نیازهای کاهشِ پایدار فقر در جوامع است و «آزادی» یکی از مهمترین پیش‌نیازها برای شکوفایی ظرفیت‌های انسانی. به این ترتیب آزادی از طریق ایجاد زمینه برای شکوفایی ظرفیت‌های انسانی با کاهش فقر ارتباط می‌یابد.

کشورها و جوامع انسانی به نسبتی که آزادی انسان در حوزه‌های مختلف را تأمین کنند، زمینه‌های شکوفایی ظرفیت‌ها و استعدادهای انسانی را فراهم نموده و از این طریق  گامی در جهت کاهش پایدار نرخ فقر برخواهند داشت. از این منظر است که فقرا بیش از مبالغی پول که به صورت ماهیانه در اختیار آنها قرار گیرد، به ایجاد زمینه جهت شکوفایی استعدادهای خود نیازمندند که نسبتی مستقیم با ایجاد زمینه برای آزادی انسان در حوزه‌های گوناگون دارد.  این ایده را بیش از هر کس «آمارتیان‌سن» اقتصاددان هندی در آثار گوناگون خود و مهمترین آنها «توسعه به مثابه آزادی» تشریح کرده است.

با این دید است که باید در نیت نظام‌های سیاسی که از صبح تا شام از فقرا و مستضعفین سخن می‌گویند و شعار مبارزه با فقر سر می‌دهند اما آزادی‌های انسانی در حوزه‌‌های گوناگون را به بهانه‌های مختلف سلب می‌کنند، با دیدۀ تردید نگریست. چنین نظام‌هایی از طریق سرکوب ظرفیت‌های انسانی خود مولد فقراند و نمی‌توان از مولد فقر انتظار داشت که کمکی به کاهش فقر در جامعه نماید.

امروز هفدهم اکتبر و بیست و پنجم مهرماه در تاریخ ایران تقارن زیبایی رخ داده است از یک سو مناسبتی جهانی به نام روز جهانی ریشه‌کنی فقر است و از سوی دیگر سالگرد درگذشت، یا قتل یکی از مهمترین شاعران آزادی‌خواه معاصر ایران، «محمد فرخی یزدی» در زندان قصر. بی‌گمان اگر رؤیاهای زیبای فرخی یزدی در 82 سالی که از مرگ او گذشته است محقق شده بود امروز در ایران ظرفیت‌های انسانی شکوفاتر و نرخ فقر پایین‌تر بود. یادش گرامی.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۰۰ ، ۰۶:۲۴
سجاد فتاحی

(شانزدهم اکتبر روز جهانی غذا)

✍️ سجاد فتاحی

از طریق مفاهیم گوناگونی می‌توان به مسئلۀ غذا در ایران اندیشید که «گرسنگی»، «بهره‌وری غذایی»، «سلامت غذا» و «امنیت غذایی» بعضی از مهمترین آنها هستند.

بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده در ایران 5 درصد جمعیت یعنی در حدود 4 میلیون نفر از هموطنانمان از گرسنگی رنج می‌برند و ایران یکی از کشورهایی است که در آن سرانۀ اتلاف مواد غذایی بسیار بالاست؛ جدا از آنکه حاکمان باید به نقش خود در پیدایش وضعیت کنونی بیاندیشند، ما نیز هر زمان که غذایی را دور میریزیم باید به این فکر کنیم که همین غذا می‌تواند در کاهش رنج گرسنگی یکی از هموطنانمان مؤثر باشد.

مستند «میوه‌ها روی درخت مانده‌اند!» یکی از بهترین مستندهایی است که ناکارآمدی نظام کشاورزی در ایران را به خوبی به تصویر کشیده است. در حوزۀ تولید و توزیع محصولات کشاورزی، استفادۀ غیراستاندارد از سموم و کودهای شیمیایی؛ بهره‌وری پایین در حوزۀ تولید محصولات؛ بهره‌وری پایین در حوزۀ توزیع محصولات و اتلاف بخش قابل توجهی از آنها پیش از رسیدن به دست مصرف‌کننده مهمترین مسائلی هستند که بر وضعیت کنونی امنیت غذایی در ایران و البته از بین رفتن امنیت آبی اثرگذار بوده‌اند.  

وضعیت سلامت مردمان یک سرزمین نسبت مستقیمی با کیفیت و کمیت غذایی دارد که مصرف می‌کنند. در دهه‌های گذشته نظام سلامت ایران، علیرغم صرف هزینه‌هایی هنگفت در حوزۀ درمان، عموماً به موضوع با اهمیت غذا و تأثیری که می‌توند بر پیشگیری از بیماری‌ها داشته باشد توجهی نداشته است. به عنوان مثال یکی از بیماری‌های شایع در ایران و یکی از مهمترین دلایل مرگ‌ومیر، بیماری‌های قلبی و عروقی است که ارتباطی مستقیم با الگوی تغذیه دارد و با تغییراتی کوچک در برخی عادت‌های نامناسب غذایی ما ایرانیان، می‌توان به میزان قابل توجهی از نرخ ابتلا به این بیماری و هزینه‌های سنگینی که به بخش درمان تحمیل می‌کند کاست؛ اما نظام سلامتِ درمان‌محورِ ایران این موضوع ساده را نادیده گرفته است.

مفهوم مهم دیگر، «امنیت غذایی» در ایران است که بواسطۀ برداشت نادرست نظام سیاسی از آن و شیوه‌های نادرست‌تر حرکت به سوی امنیت غذایی در چند دهۀ گذشته، منجر به از دست رفتن امنیت محیط‌زیستی و آبی ایران شده است.

امروز روز جهانی غذاست و به نظر فرصتی مناسب است تا هم به آسیب‌های نظام حکمرانی غذا در ایران بیاندیشیم و هم به اصلاح الگوهای نامناسب تغذیۀ خود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۰۰ ، ۰۶:۲۶
سجاد فتاحی

( 23 مهرماه، سالروز افتتاح سد و تونل کوهرنگ)

✍️ سجاد فتاحی

 

اگرچه اندیشۀ انتقال آب رودخانۀ کوهرنگ به زاینده‌رود، برای تخفیف یا حل مسئلۀ محدودیت منابع آب در این منطقه، اندیشه‌ای کهن در ذهن انسان ایرانی بوده و می‌توان آن را دست‌کم تا دوران شاه عباس اوّل ردیابی نمود اما این اندیشه بواسطۀ محدودیت‌های تکنولوژیک و سیاسی تا ‌مهرماه 1327 مجال عملیاتی شدن نیافت. در این سال بود که پروژۀ ساخت «سد و تونل کوهرنگ»، برای الحاق آب کوهرنگ به زاینده‌رود، با هزینۀ 33 سهم‌بر رودخانۀ زاینده‌رود آغاز شد و در 23 مهرماه 1332 پایان یافت.

در آغاز تصور می‌شد که با این اقدام بخشی از محدودیت منابع آب در اصفهان و زاینده‌رود برطرف شده است؛ اما تنها چند سال کافی بود تا مشخص شود که انتقال آب از یک حوضه به حوضۀ دیگر راهکار مناسبی برای برطرف کردن محدودیت منابع آب در حوضۀ مقصد نیست و پس از مدتی بواسطۀ تعریف مصارف بیشتر و افزایش سطح زمین‌های زیرکشت، زاینده‌رود حتی بیش از گذشته با کمبود منابع آب مواجه شد؛ اما با بی‌توجهی به این درس بزرگ ساخت تونل‌های کوهرنگ 2، 3 و چشمه لنگان هم بعدها در دستور کار قرار گرفت، پروژه‌های انتقال آبی که هیچ‌یک کمکی به حل مسئلۀ محدودیت منابع آب در اصفهان و زاینده‌رود نخواهد کرد. این پروژه‌ها در بهترین حالت همانند تزریق خون به انسان مجروحی است که خون‌ریزی او برطرف نشده است.  

«کنترل و بهینه‌سازی مصرف آب و زیستن در چارچوب محدودیت‌های محیط زیست» یا «توهم غلبه بر محدودیت‌های محیط زیست با استفاده از تکنولوژی و تأمین هرچه بیشتر منابع آب»، به روش‌‌های گوناگون از قبیل بهره‌برداری بیشتر از منابع آب زیرزمینی یا پروژه‌های انتقال آب، دو شیوۀ مواجهه با مسئلۀ آب در ایران است. شیوۀ نخست هزاره‌ها در ایران آزموده شده و تمدن آبی ایران را پدید آورده و از عمر شیوۀ دوم  تنها 8 دهه سپری می‌شود و نتیجۀ آن برهم خوردن پایداری محیط‌زیستی این تمدن کهن است.   

از این منظر است که الحاق آب کوهرنگ به زاینده‌رود بدون توجه به اصل بودنِ کنترل و بهینه‌سازی مصرف آب و زیستن در چارچوب محدودیت‌های محیط‌زیست، نه تنها مسئلۀ محدودیت منابع آب را حل نمی‌کند بلکه تجربۀ زاینده‌رود نشان داده که با تقویت توهم فراوانی آب حتی ممکن است مسئله را بحرانی‌تر از گذشته نماید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۰ ، ۰۶:۱۴
سجاد فتاحی

(چهاردهم اکتبر روز جهانی استاندارد)

✍️ سجاد فتاحی

 

هر کالا یا محصول باید دارای ویژگی‌هایی خاص باشد تا بتوان گفت از استاندارد لازم برخوردار است و استفاده از آن تبعات ناگواری برای مصرف‌کننده نخواهد داشت. به عنوان مثال اگر در ساخت و نگهداری یک بنا، ضوابط و استانداردهای لازم رعایت نشود، ساکنان آن هر لحظه در خطر فروریختن ساختمان و از دست دادن جان هستند.

«حکمرانی» در سطوح مختلف و از جمله حکمرانی در مقیاس یک کشور نیز باید واجد ویژگی‌ها و استانداردهایی باشد که در مفهوم «حکمرانی خوب» انعکاس یافته است. دولت‌‌ها و نظام‌های سیاسی که از این ویژگی‌ها برخوردارند دولت‌هایی خوب و استاندارد هستند که می‌توانند شادکامی را برای مردمان یک سرزمین به ارمغان آورند؛ و اگر این ویژگی‌ها در ساخت یک نظام سیاسی رعایت نشود بحران‌هایی در حوزه‌‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیط‌زیستی گریبان جوامع تحت مدیریت آنها را خواهد گرفت.

مهمترین ویژگی‌های حکمرانی خوب را می‌توان در مواردی چون: «مشارکت مردم»، «حاکمیت قانون»، «شفافیت»، «پاسخ‌گویی»، «شکل‌گیری وفاق»، «اثربخشی و کارآیی» و «مسئولیت‌پذیری» برشمرد. به هر اندازه که یک نظام حکمرانی و سیاسی چنین ویژگی‌هایی را نداشته یا به میزان کمی داشته باشد، سیستمی غیر استاندارد خواهد بود که نتیجۀ حاکمیت آن بر یک جامعه، بحران‌های مختلف در حوزه‌های گوناگون است.

امروز اگر ردّ هر یک از بحران‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیط‌زیستی ایران را تا ریشه دنبال کنیم به یکی از این ویژگی‌ها میرسیم که در طراحی و ساخت نظام سیاسی باید به آن توجه می‌شد و نشده است. نتیجه هم یک نظام حکمرانی غیر استاندارد است که مولّد بحران بوده و از توانایی لازم برای برقراری پایداری در این سرزمین برخوردار نیست.

ای کاش گرفتن استاندارد برای نظام‌های حکمرانی و سیاسی پیش از آنکه به همه‌پرسی عمومی گذاشته شده و در یک کشور استقرار یابند نیز اجباری می‌شد؛ آنگاه امروز ایران و جهان وضعیت بهتری داشت.

امروز چهاردهم اکتبر روز جهانی استاندارد است و به گمانم فرصتی است برای ما ایرانیان که به تبعات ویرانگر حکمرانی غیر استاندارد و چگونگی رسیدن به یک نظام حکمرانی استاندارد بیاندیشیم.

پی‌نوشت:

در کتاب «ایران و مسئلۀ پایداری» که دیباچه‌ای بر طراحی و تحلیل نظام‌های حکمرانی است به ویژگی‌های یک نظام حکمرانی مناسب و چگونگی طراحی و تحلیل آن پرداخته‌‌ام.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۰ ، ۰۶:۱۸
سجاد فتاحی

(21 مهرماه روز «جشنِ داد و دادخواهیِ ملّتِ ایران»)

✍️ سجاد فتاحی

 

یکی از مفاهیمی که می‌توان حول آن به تفسیر و تبیین تاریخ ایران پرداخت، مفهومِ «داد» و مفاهیم ساخته شده از آن چون «دادخواهی»، «دادگستری» و «بیداد» است.

از این منظر سرِّ ماندگاری نام نیکوی برخی حاکمان بزرگ در این سرزمین که در تاریخ پیش از اسلام برجسته‌ترین نمونۀ آن کورش بزرگ است و در تاریخ پس از اسلام شاهانی چون کریم‌خان زند، دادگستری آنان است؛ و رازِ بدنامی برخی دیگر از حاکمان، «بیداد» آنان در دوران فرمانروایی خویش.

آبادانی یا ویرانی ایران و تبدیل شدن آن به گلستان یا کلنگستان در دوره‌‌های تاریخی مختلف نسبتی مستقیم با استقرارِ «داد» و «بیداد» در این سرزمین دارد.

از سوی دیگر «داد» و «دادخواهی» از چنان حرمتی در تاریخ ایران برخوردار است که در آن رهبران قیام‌ها و جنبش‌های بزرگ دادخواه و آنان که در برابر «بیدادِ» زمانۀ خویش شوریده‌اند، در بین عموم مردم به مقامی شبه خدایی می‌رسند.

از قضا می‌توان با مفهوم ساخته شدۀ دیگری از مفهومِ «داد» به تبیین تاریخِ ایران پرداخت و رازِ چرخه‌های تکرار شوندۀ «بیداد» و «دادخواهی» در این تاریخ را ناتوانی ما ایرانیان در طراحی و استقرار نظام حکمرانی‌ای دانست که در آن یک «نهادِ دادگسترِ مستقل» و منطبق بر نیازهای زمانه، «قدرتِ بیداد» را از حاکمان سلب نبوده و پیش از آنکه «بیدادگریِ» آنان موجبات سوگواری مردم و ویرانی سرزمین را فراهم کند آنان را از مقام خود برکنار نموده و در دماوند به بند کشد.

امروز 21 مهرماه روز بزرگداشتِ پیروزی کاوه و فریدون بر ضحاک است که به گمانم می‌توان آن را روز «جشنِ داد و دادخواهیِ ملّتِ ایران» نامید.

به امید آنکه به قدرت یک «نهادِ دادگسترِ مستقل»، برای همیشه، ضحاکِ بیدادگر در دماوند به بند کشیده شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۰ ، ۲۰:۱۰
سجاد فتاحی