خبر کوتاه، اما تاثرانگیز و جانفرسا بود؛ کاووس سید امامی، فعال محیط زیست، دکترای جامعهشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق در زندان درگذشت. مسئولان زندان، علت مرگ او را خودکشی عنوان کردهاند.
در ذهن نسل من، احتمالا نخستین مواجهه واقعی با داستان تکراری خودکشی بازداشت شدگان سیاسی و امنیتی در زندان، داستان خودکشی سعید امامی است؛ داستانی که پرسشهای بیشماری را برانگیخت؛ اما مسئولان امر هیچگاه تلاشی برای پاسخگویی شایسته به آنها نکردند و پرسشهای ناشی از این واقعه تلنبار شد بر بسیاری دیگر از پرسشهای بی پاسخ، در ذهن جامعه ایرانی.
مسئولان باید بدانند که برای بخش قابل توجهی از جامعه ایرانی و بویژه نسل جوان آن، که هنوز نمیداند خودکشی سعید امامی در زندان «کار واجبی بود» و یا کار «واجبی» بود و هزاران پرسش بی پاسخ دیگر از این دست در ذهن آنها تلنبار شده است؛ نباید انتظار داشته باشند که پاسخ کوتاه «سید امامی در زندان خودکشی کرده است» قانع کننده و کافی باشد.
علت مرگ سید امامی چه خودکشی باشد و یا هر عامل دیگری، مسئولان سازمان زندانها و قوه قضائیه متهماند و باید پاسخگو باشند. چه اگر خودکشی کرده است، مسئول حفظ جان او در زندان آنها بودهاند و در توجه به شرایط روحی او قصور و کوتاهی داشتهاند و اگر خودکشی نکرده است که مسئولیت و اتهام آنها دو چندان خواهد شد.
مسئولان سیاسی کشور که تبحری قابل توجه در انباشتن پرسشهای بیپاسخ در ذهن جامعه دارند، باید بدانند که تلنبار شدن پرسشهای بیپاسخ در ذهن جوامع به صورت عام و نسل جوان جامعه به صورت خاص، تبعات سیاسی و امنیتی قابل توجهی در آینده خواهد داشت و به شدت بر سرمایه اجتماعی نظام سیاسی اثرگذار خواهد بود.
بیایید داستان غمانگیز درگذشت سید امامی را به نقطه عطفی برای پاسخگویی شفاف به پرسشهای ایجاد شده در پی چنین وقایعی و آغاز اصلاحات در جهت جلوگیری از تکرار دوباره آنها تبدیل کنیم.
تعیین کمیتهای بیطرف برای بررسی موضوع درگذشت سید امامی و ارائه گزارشی شفاف به جامعه از سوی رئیس جمهور حسن روحانی، ابتداییترین و سادهترین مطالبهای است که جامعه دانشگاهی و انجمنهای علمی، بویژه انجمن جامعهشناسی میتوانند داشته باشند.
@governancesystems