«ایران‌نامه»

ایران‌نامه جایگاهی است برای انتشار یادداشت‌های من دربارۀ ایران

«ایران‌نامه»

ایران‌نامه جایگاهی است برای انتشار یادداشت‌های من دربارۀ ایران

نویسندگان

ماندگاری حافظ و رسوایی ما

جمعه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۲۷ ب.ظ

برای آنکه یک متن ماندگار شود، و خود را در حافظه یک ملت ماندگار نماید؛ میبایست مجموعهای از شرایط در کنار یکدیگر قرار گیرند.

شعر نیز از این قاعده مستثنی نیست. شعر و شاعر در پیوندی وثیق با جامعه و شرایط سیاسی دوران خود قرار دارند، از آنها تاثیر پذیرفته و بر آنها اثر میگذارند. ازاین منظر میتوان گفت که استمرار شرایط سیاسی و اجتماعیای که متن ادبی در آن شرایط پدید آمده است؛ خود یکی از دلایل ماندگاری آن متن در حافظه و تاریخ یک سرزمین میباشد.

با در نظر داشتن مطلب فوق شاید بتوان یکی از دلایل ماندگاری شعر حافظ، به ویژه بخشهایی از غزلهایش که در آن به نقد اخلاقیات حاکم بر جامعه، شیوخ و صوفیان دوران خویش میپردازد را جدای از دلایل ادبی، وجود و ماندگاری تمامی آن رذائل اخلاقی دانست که پیکرهی اجتماع دوران او را به شدت ملوث کرده بود؛ و او در جای جای دیوان خویش به نقد آنها پرداخته است. به همین دلیل است که هنگامی که از زهد فروشی و دین فروشی زاهدان و صوفیان دوران خویش نالان است؛ خواننده خود را در ارتباطی نزدیک با شعر وی مییابد؛ زیرا خویهایی که حافظ را به سرودن اشعاری در مذمت آنها واداشت، همچنان موجود است؛ و در کالبد جامعه ساری و جاری.

با توجه به مطالب فوق، پرسش این است که اگر به راستی اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه ایران از دوران حافظ تا به امروز  از نظر آلوده بودن به همان رذائلی که حافظ در مذمت آنها داد سخن داده است تغییری کلی نموده بود، باز هم تمامی غزلهای او اینگونه در زندگی مردم ساری و جاری بود و آیا خواننده میتوانست با شعر او ارتباطی چنین نزدیک برقرار نماید؟

آیا اگر تزویر و ریا از این سرزمین، در تمامی ادواری که پس از حافظ گذشت، رخت بر میبست و زهد فروشی وسیلهای برای یافتن نام و نان نبود؛ این بیت از دیوان حافظ میتوانست ارتباطی با مخاطب برقرار نماید و همچنان ماندگار گردد که:

بشارت بر به کوی می فروشان / که حافظ توبه از زهد و ریا کرد.

آیا به راستی اگر روزی مزورانه ظواهر دینی و اخلاقی را نمیآراستند و اصول دینی و اخلاقی را در پس این ظواهر به مسلخ نمیبردند، دگر این شعر حافظ موضوعیتی مییافت که:

در میخانه ببستند خدایا مپسند / که در خانه تزویر و ریا بگشایند

 و یا

فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد / که می حرام، ولی به ز مال اوقاف است .

اگر در تمامی این دورانها علم و عمل هم ره میشدند و عالمان، عمل به اقوال خویش را فرو نمیگذاردند؛ دگر سخنی از این بود که :

نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس / ملالت علما هم ز علم بی عمل است

و یا

عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس / که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن   

به راستی دیوان حافظ سرشار از اشعاری است که گویا وصف تمامی ادوار پس از ویاند و از همین رو با مخاطب ارتباطی نزدیک برقرار نموده و چنین ماندگار گشتهاند.

ماندگاری شرایط اجتماعی و سیاسیای که ملوث به رذائل اخلاقیای است که حافظ ناقد آن بود؛ چندان خوشایند نیست و افتخاری بر تاریخ ما نمی افزاید. از این منظر ماندگاری شعر حافظ رسوا کنندهی عدم تحرک و تکامل اخلاقی جامعه ایرانی در تمامی ادوار سپری شده از دوران اوست. چه پسندیدهتر بود که امروز نسل ما با مفاهیمی چون زهد فروشی، ریا، و یا سقف معیشت را بر ستون شریعت زدن[1] بیگانه بود.

اما افسوس که هنوز از پس گذر قرنها، رندان همچنان با حافظ همصدایند و میخوانند که:

می خور و رندی کن و خوش باش ولی / دام تزویر مکن چون دگران قرآن را   

 



[1] عنوان یکی از سخنرانی های عبدالکریم سروش

موافقین ۰ مخالفین ۱ ۹۴/۰۳/۱۵
سجاد فتاحی

حافظ

نظرات  (۱)

۱۹ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۴۶ ویرگول ،،،
درود و دوصد درود
مقدمت به بیان مبارک. چه اشتراک سلیقه ای در انتخاب قالب داریم.
لینکت کردم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی