«ایران‌نامه»

ایران‌نامه جایگاهی است برای انتشار یادداشت‌های من دربارۀ ایران

«ایران‌نامه»

ایران‌نامه جایگاهی است برای انتشار یادداشت‌های من دربارۀ ایران

نویسندگان

 

(بخش دوم: در تالار ایران‌زمین)

✍️ سجاد فتاحی

 

⭕️ توضیح: در بخش نخست این نوشتار (بنگرید به http://apathtoliberation.blog.ir/1398/10/11/post%2096 ) تلاش شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که اگر ایران‌زمین، زبان به گفتگو با ما می‌گشود چه رویایی در سر داشت؟ در پایان آن بخش به تالاری بزرگ به نام ایران زمین وارد شدیم و اکنون ادامه نوشتار ...

 

... به تالار وارد می‌شویم همه هستند.

برای آنکه ایران، ایران شود همه باید باشند؛ باید مرزهایِ کاذب فرو بریزد؛ باید خطوطِ بین آنان که دغدغه پایداری و مانایی ایران را دارند سیال شود؛ باید حلاج در بیان اندیشه‌ و احساسش آنقدر آزادی و امنیت داشته باشد که شیخ در مسجد؛ باید اندیشه‌ی خیام و حافظ و مولوی بر صدر بنشیند چرا که اگر بر صدر نشست تساهلِ نهفته در آن مجال زندگی، اندیشه‌ورزی و سخن‌گویی به همه می‌دهد و ایران برای شکوفایی تشنه این است.

این است که در گوشه‌ای از تالار، سعدی در باب مدحِ فروتنی، خدمت به خلق، انسان‌دوستی و عدالت سخن می‌گوید ...

در گوشه‌ای دیگر حافظ در مزمتِ ریاکاری و دورویی داد سخن می‌دهد.

در گوشه‌ای دیگر سهروردی و مولوی با یکدیگر گفتگو می‌کنند ...

و در گوشه‌ای دیگر ...

چون اصل در تالار بر تساهل است مخالفان آنها نیز نظرات خود را آزادانه بیان می‌کنند اما این‌بار دیگر در تالار ایران‌زمین قواعد به گونه‌ای چیده شده است که کسی تعرضی به آنها نمی‌تواند بکند ... حلاج شمع‌آجین نمی‌شود ... سهروردی را نمی‌آزارند و به زندانش نمی‌افکنند و فرهنگِ ایران فیلسوفِ جوان خود را از دست نمی‌دهد ... گویی تاریخ ایران زمین عزم آن دارد که به گونه‌ای دیگر نوشته شود و نوشته خواهد شد.

در تالار که جلوتر می‌روی می‌بینی که مرزبندی‌هایِ تاریخیِ کاذب نیز فروریخته است ...

برای آنکه ایران، ایران شود باید مرزبندی‌هایِ تاریخی کاذب نیز کنار گذاشته شود؛ ایران کشوری است با هزاران سال تاریخ و نمی‌توان با کج‌سلیقگی، تاریخ آن را از 40 سال پیش یا 100 سال پیش نوشت.

بیماریِ کوررنگیِ اجتماعی باعث شده است به شخصیت‌های تاریخی‌ و نظام‌هایِ سیاسی این سرزمین نگاهی سیاه و سفید داشته باشیم؛ وقتی که کوررنگی اجتماعی داشته باشی همه چیز را یا سیاه می‌بینی یا سفید. نمی‌توانی بین اقدامات مثبت و منفی رضا شاه و محمد رضا پهلوی با اقدامات مثبت و منفی آیت‌الله خمینی و ... تفکیک و تمایزی قائل شوی. نظام پهلوی برای آدمی که دچار کوررنگیِ اجتماعی شده است یا سفید است یا سیاه به همان اندازه که جمهوری اسلامی برای عده‌ای یا سیاه است یا سفید. این نظام‌های سیاسی و شخصیت‌های تاریخی همگی بخش‌هایی از تاریخ این سرزمین‌اند که البته قطعا کفه ترازوی خدمت‌هایِ آنها به ایران زمین برابر نیست آنگونه که کفه ترازوی اشتباهات آنها نیز برابر نخواهد بود...

کوررنگی اجتماعی که داشته باشی اصلاح‌طلبان، اصول‌گرایان و تحول‌خواهان را یا سیاه می‌بینی یا سفید؛ در حالی که اگر نیک بنگری تمامی آنانی که دغدغه پایداری و مانایی ایران دارند و در هر یک از این جریان‌های سیاسی یا در جریانی دیگر جای گرفته‌اند تشابهات‌شان بسیار بیشتر از تفاوت‌هایشان است.

این است که اگر در رویا وارد تالاری بزرگ به نام ایران‌زمین شدی همه هستند ... چه آنها که تو دوست‌داری و چه آنها که نمی‌پسندی ... رازِ این حضور همگانی نیز تساهلی است که باید اصلی اساسی در طراحی سامانه حکمرانی این سرزمین باشد؛ اصلی که اگرچه در تاریخ فراوان ستایشش کرده‌ایم اما در عرصه عمل نتوانسته‌ایم اصول و قواعد خود را به‌گونه‌ای سامان دهیم که رعایت آن تضمین شده و کسی نتواند به بهانه‌هایی واهی آن را نقض کند. 

همین‌طور که در تالار گام بر می‌دارم با خود می‌اندیشم که رویای مشترک همه آنهایی که در این تالار حضور دارند چیست؟ رویایی که اگر توصیفش کردی همه آن را از آن خود بدانند و برای تحققش هم‌گام و هم‌پیمان شوند.

ادامه دارد ...

#رویای_ملی

#راهبرد_نوروز

⭕️ این مطلب را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید تا آفریده شود.

⭕️ برای آفرینش رویای ملی ایرانیان به کانال زیر بپیوندید:

@royayemelli

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی