✍️ سجاد فتاحی
https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official
بعضی پیسنگهای قانونِ اساسی اهمیت بیشتری نسبت به سایر پیسنگها دارند و باید بارها و بارها دربارۀ تراژدیهای ناشی از عدم توجه به آنها در طراحی قانونِ اساسی و نظامهای سیاسی تاریخِ معاصر ایران نوشت. یکی از این پیسنگها «دستگاه دادخواهی و قوۀ قضاییۀ مستقل» است؛ که در یادداشت «فاجعۀ پرواز ۷۵۲ و پیسنگِ سوّم قانونِ اساسی» بر اهمیّت آن تأکید شد. تصور میکنم فقدان یا ضعف هیچیک از پیسنگهای قانونِ اساسی به اندازۀ این پیسنگ نمیتواند خالق تراژدی در ابعاد گوناگون، در تاریخِ معاصرِ ایران باشد.
«ایرج پزشکزاد»، یکی از نویسندگان چیرهدست تاریخِ معاصر ایران و خالق رمان «داییجان ناپلئون»، یکی دیگر از سرمایههای انسانی برجستۀ ایران بود که دو روز پیش در سن ۹۴ سالگی و در آرزوی بازگشت به وطن در لسآنجلس درگذشت. داستانِ زندگی و مرگ او یکی دیگر از تراژدیهای تاریخِ معاصر ایران است که اگر ریشهیابیش کنیم بازهم به عدم وجود «دستگاه دادخواهی مستقل و کارآمد» بویژه در سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ میرسیم، که یک نویسندۀ چیرهدست و ایراندوست را به تبعیدی همیشگی و اجباری از سرزمین مادریش میفرستد و در آنسوی دنیا در آرزوی بازگشت به وطن چشم از جهان فرومیبندد.
مدتی است که پادکستِ رادیو تراژدی را دنبال میکنم و تقریبا تمامی اپیزودهای آن را تا امروز شنیدهام. در این پادکست «کریم نیکونظر» به یاری جمعی از دوستانش بهگونهای دلنشین و اثرگذار زندگیها و مرگهای تراژیک تاریخ معاصر ایران را روایت میکند.
اگر به عمق هریک از این روایتهای تراژیک بنگریم نقش مستقیم و غیرمستقیم نبود یک «دستگاه دادخواهی مستقل» در تاریخ ایرانِ معاصر را میتوانیم در خلقِ اکثر آنها ببینیم.
به عبارتی عدم توجه به پیسنگِ سوّم قانون اساسی، خالق تراژدیهای بیشماری در تاریخ معاصر ایران شده است؛ از میرزادۀ عشقی و محمد تقی برخوردار تا مرتضی کیوان و محسن آزمایش و تا تراژدی ایرج پزشکزاد که ۲۲ دیماه امسال به پایان رسید و شاید داستانش را کریم نیکونظر و دوستانش در رادیو تراژدی به زودی برای ما روایت کنند.