در ارتباط با سازمان محیط زیست به کرات پرسیده میشود که آیا تغییر رئیس سازمان میتواند سبب ایجاد تغییرات اساسی در عملکرد این سازمان و در نتیجه برداشتن گامهایی بلند در جهت بهبود وضعیت محیط زیست ایران گردد؟ این پرسش ریشه در مناقشه دیرین تقدم ساختار بر فرد و یا فرد بر ساختار دارد که در نظریه سیستمهای پیچیده اینگونه به آن پاسخ داده شده است: بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی، مکانی و ویژگیهای فردی نمیتوان پاسخی ثابت به این پرسش ارائه کرد. در نظامهای اجتماعی در برخی موارد کنشگرانی که میتوان آنها را کنشگرانی سیستمساز نامید این نظامها و چینش عوامل و متغیرها را به گونهای دگرگون مینمایند که بر کارآیی و اثربخشی آنها به میزان بسیار زیادی افزوده خواهد شد؛ چنین افرادی از محدودیتهای ساختاری فراتر رفته و منشا ایجاد تحول در نظامهای اجتماعی میشوند؛ اما بسیاری دیگر از افراد نیز چنان در چنبره ساختارهای ناکارآمد اجتماعی - سیاسی اسیر میشوند که انتخاب این یا آن فرد، تغییری در نحوه عملکرد یک ساختار و یا سازمان نخواهد داشت.
با توضیح مختصر فوق در ادامه به ویژگیهایی پرداخته خواهد شد که از نظر نگارنده رئیس آینده سازمان حفاظت از محیط زیست میبایست از آنها برخوردار باشد.
به اهمیت اثرگذاری طراحی نظامهای حکمرانی بر عملکرد آنها واقف باشد تا آسیبشناسی و اصلاح ساختار سازمان محیط زیست را در اولویتهای کاری خود قرار دهد؛ چرا که این سازمان برای بهبود عملکرد به چنین اصلاحاتی سخت نیازمند است.
دارای فهمی بین رشتهای از موضوع محیط زیست بوده و ارتباط اقتصاد، اجتماع، سیاست و محیط زیست را به خوبی درک کرده باشد.
طرفدار شفافسازی مکانیزم انتخاب روسای بلند پایه سازمان و مدیران ارشد آن باشد تا زمینه برای بازیگری توانمندان در حاشیه مانده فراهم شود.
به پیچیدگی و بدخیم بودن مساله محیط زیست در ایران اشراف داشته باشد؛ زیرا این امر لازمه درک ضرورت ایجاد زمینه برای مشارکت واقعی تمامی ذینفعان در حل بحرانهای پیشروست.
وامدار هیچ یک از افراد و جریانهای سیاسی برجسته کشور نباشد تا بتواند شایستهسالاری را به معنای واقعی کلمه در سازمان حاکم نماید.
در حد امکان از مدیران جوان کشور باشد؛ چرا که «کهنه مدیران» چنان ساختار ذهنیشان بسته شده و تیمهایشان چیده شده است که اهمیت ایجاد اصلاحات اساسی را درک نکرده و مجالی برای بازیگری بازیگران توانمند در حاشیه مانده فراهم نخواهند کرد.
به ضرورت و اهمیت نقش جامعه مدنی و مشارکت اجتماعی در جهت مواجهه با بحرانهای زیست محیطی پیش رو آگاه باشد.
عمق و شدت بحرانهای محیط زیستی ایران را درک کرده باشد تا بداند مجال اندکی برای مواجهه بهینه با این بحرانها باقی مانده است.
و در نهایت
باید بتوان در موضعگیریهای وی در سالهای گذشته شواهدی در ارتباط با هر یک از ویژگیهای فوق را یافت تا با استناد به آنها بتوان از فردای انتخاب به عنوان ریاست سازمان، از او عمل بر اساس آنها را مطالبه کرد.