طرح تشدید برخورد با بدحجابی، اقدامی بر خلاف منافع ملی و در جهت براندازی نظام
مدتی است گشتهای ارشاد پریروز، و گشتهای امنیت اخلاقی دیروز، با عنوان طرحی جدید به نام «طرح تشدید برخورد با بدحجابی و مانکنهای خیابانی» دوباره به خیابانهای شهر بازگشتهاند؛ تا آمران اجرای اینگونه طرحها، بیازمایند آنچه را که نزدیک به 32 سال است آزمودهاند؛ و جز اتلاف منابع ملی و بر هم زدن آرامش روانی گروهی از زنان و مردان این سرزمین و افزایش و انباشت نارضایتی در بین بخشهای قابل توجهی از آنان چیزی حاصل نکردهاند. مدتی است که مجددا حضور این آشکارترین علامت شکست سیستم، در سیاستهای فرهنگی خود را، در خیابانها و میادین نظاره میکنیم.
شاید این متن میبایست مدتها پیش نگاشته میشد، اما بنا به دلایل گوناگون نشد؛ تا که امروز در میدان ونک تهران، ناخودآگاه چشمانم با چشمان مضطرب و نگران دخترکی از دختران سرزمینم گره خورد؛ که بواسطه نوع پوششش، که البته چندان تفاوتی با پوشش مرسوم بسیاری از زنان این روزهای پایتخت نداشت، از سوی افرادی که شاید خواهران و زنانشان نیز همین پوشش را برگزیده باشند، مورد مواخذه قرار میگرفت؛ افرادی که میبایست پاسداران امنیت و منافع ملی باشند و امروز پاسداران وحشت و نگرانیاند. چشمان نگران و مضطرب او مرا به یاد فریادهای دلخراش زنی انداخت که سالیان پیش فیلمش در فضای مجازی منتشر شد، زنی که کشان کشان او را سوار بر یکی از این ماشینهایی میکردند که با پولهای بادآورده نفتی خریداری شده بود و میبایست به منظور افزایش امنیت شهر و کشور به کار گرفته میشد، اما آن روز و امروز، ابزاری برای گسترش رعب و وحشت در بین گروهی از زنان و دختران این سرزمین شده است. زنان و دخترانی که دیدن نیروهای انتظامی به جای آنکه آرامش بخششان باشد، برایشان وحشت افزا و نگران کننده است.
بنا به دلایلی که بر شمرده خواهد شد این طرح، اقدامی بر خلاف منافع ملی و حتی در جهت براندازی نظام است. اگر منافع ملی در شرایط کنونی، بواسطه آشفتگی حاکم بر منطقه و آرایش رقیبان منطقهای، که قدرت یافتن آنها نتیجه ناکارآمدی همین سیستم است، با حفظ سیستم ناکارآمد کنونی و تلاش در جهت اصلاح و افزایش کارآمدی آن پیوند نخورده بود، شاید حتی بهتر بود، آمران چنین طرحهایی را از تبعات اقداماتشان آگاه نمیکردیم، تا فضایی بیشتر برای تغییر ایجاد شود؛ اما در شرایط کنونی راهی کم خطرتر و پیش بینی پذیرتر از تلاش در جهت افرایش کارآمدی همین سیستم به نظر نمیرسد.
این اقدامات و چنین طرحهایی، بر خلاف منافع ملی و حتی در جهت براندازی نظام سیاسی است؛ زیرا موجب اتلاف بخش قابل توجهی از منابع مالیای میشود، که میتوانست صرف کاهش فقر بخشی از مردمان این سرزمین و افزایش امنیت گردد، فقری که میتواند بنیان اخلاق و سیستم سیاسی را یکجا برکند.
چنین طرحهایی اتلاف
منابع ملی است، به این دلیل ساده که در 32 سال گذشته به هدف اصلی خود، که بنا بر
اظهارات آمران و حامیانش، کاهش بد حجابی در جامعه است، دست نیافته و به گفته خود
آنها، هر سال وضعیت حجاب در جامعه از نظرشان بدتر میشود؛ و اگر به موفقیتی نیز
دست یافته، تنها در همین حد بوده است که روند تغییر پوشش جامعه را با صرف هزینههایی
گزاف و ایجاد فضایی سرشار از رعب و وحشت چند سالی به تاخیر انداخته است.
چنین اقداماتی بر
خلاف منافع ملی و در جهت تضعیف سیستم حاکم است؛ چرا که آرامش روانی بخش قابل
ملاحظهای از مردمان این سرزمین را بر هم میزند و بر میزان نارضایتی آنها از وضع
موجود میافزاید؛ آن هم در شرایطی که گرداگرد ایران را نابسامانی و آشوب فرا گرفته
است.
ای کاش آمران چنین طرحهایی، لااقل از میزان اندکی هوش بهرهمند بودند، تا معایب و آثار شوم چنین اقداماتی را در کنار دستاوردهای حاصل از آن قرار میدادند تا بدانند چه ضربهای را بر منافع ملی این سرزمین و حتی منافع سیستم سیاسی کنونی وارد کرده و میکنند.
ای کاش، طراحی سیستم
سیاسی به گونهای بود که رئیس جمهور میتوانست در برابر چنین اقداماتی که مستقیما
منافع ملی و حتی منافع نظام سیاسی را نشانه رفتهاند بایستد؛ و ای کاش در زمان
بنیانگذاری سیستم آنچنان دقت میکردیم که نهادی و یا شخصی، مجال اجرای چنین طرحها
و انجام چنین اقداماتی بر خلاف منافع ملی
را نیابد. ولی صد افسوس که دقت نکردیم؛ اما نباید ناامید بود، تجربه تاریخی نشان
داده است که سیستمهای ناکارآمد دو راه بیشتر پیش رو ندارند یا اصلاح و افزایش
کارآمدی، و یا انقراض؛ و تمامی این تجربیات، درسهایی است که فردا از برای اصلاح و
یا طراحی دوباره، به کار ما و یا به کار نسلهای پس از ما خواهد آمد.