نقد عمومی دولت روحانی، وظیفه فراموش شده تحولخواهان
اصولگرایان با حمایت بی قید و شرط از محمود احمدینژاد در سالهای 1384 و 1388، خطای استراتژیکی را مرتکب شدند که تبعات سیاسی سنگینی برای این جریان در پی داشت؛ تبعاتی که بازسازی این جریان سیاسی را اگر هم امکانپذیر باشد به شدت دشوار نموده است. این بار به نظر میرسد در رابطه تحولخواهان و حسن روحانی نیز دقیقا همان خطای استراتژیک در حال وقوع است؛ خطایی که اگر هر چه سریعتر از سوی بزرگان و اثرگذاران این جریان، نسبت به اصلاح آن تمهیدات لازم اندیشیده نشود، این رابطه سرنوشتی بهتر از رابطه احمدی نژاد و جریان اصولگرایی نخواهد یافت و با توجه به شرایط حاکم بر کشور ممکن است پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال 1396 را نیز با تردیدهایی جدی همراه نماید.
در شرایط کنونی، دولت و شخص رئیس جمهور، جهت تامین منافع ملی کشور، بیش از هر زمان دیگری به نقدهایی دقیق و راهکارهایی مشخص از سوی افراد و گروههای حامی خود نیاز دارند. جدا از برخی افراد و گروهها که بواسطه دلبستگی به منافع فردی و سیاسی خود از روحانی در انتخابات سال 1392 حمایت نمودند، بخش قابل توجهی از مهمترین و اثرگذارترین حامیان ایشان، افراد و گروههایی بودند که دغدغه منافع ملی و آینده کشور را داشتند، حمایت این گروهها و افراد از آقای روحانی در آن بازه زمانی مبتنی بر 2 تصور بوده است: نخست آنکه شرکت در انتخابات از عدم شرکت در آن مفیدتر بوده و دوم آنکه ایشان در مقایسه با سایر نامزدهایی که امکان حضور در فرایند معیوب انتخابات را یافتهاند، از توانایی بیشتری جهت تامین منافع ملی کشور برخوردارند؛ که روند و روال طی شده تا کنون نیز تا حدود زیادی تایید کننده این تصورات بوده است. اما روند نگران کننده برخی تصمیمات، اقدامات و موضعگیریهای نه چندان مناسب از سوی دولت و شخص ریاست محترم جمهور که به زعم نگارنده، روند رو به رشد نگران کنندهای یافته و آخرین نمونههای آن را میتوان در روند تصمیمگیری برای ایجاد تغییر در برخی وزارتخانههای دولت و فرایند انتخاب وزرای جدید و برخی موضعگیریها در سفر اخیر به اراک مشاهده نمود، انتقاداتی را بر دولت و ایشان وارد مینماید که در صورت عدم توجه به آنها، نه تنها میتواند لطمات جبرانناپذیری را به منافع ملی کشور وارد کند، بلکه میتواند مانعی مهم بر سر راه پیروزی آقای روحانی در انتخابات سال 1396 باشد.
از نظر نگارنده برخی تجربیات نشان میدهد که انتقال خصوصی این انتقادات و بیان آنها در محافل غیر رسمی و خارج از فضای عمومی کشور، که البته از ابتدای دولت نیز به طرق گوناگون صورت گرفته، نه تنها کمکی به اصلاح و بهبود ضعفهای پدید آورنده این انتقادات نمیکند، بلکه رفته رفته میتواند موجبات به حاشیه رانده شدن منتقدان دلنگران منافع ملی در مراحل ابتدایی و در نهایت دلسردی و بی تفاوتی آنها را فراهم نماید. در چنین شرایطی زمینه برای احاطه شدن کامل رئیس جمهور توسط افراد و جریانهایی که منافع فردی و گروهی را بر منافع ملی و حتی منافع بلند مدت آقای روحانی مقدم میدارند و تنها به ستایش و توجیه اقدامات و تصمیمگیریهای انجام شده میپردازند، فراهم خواهد شد. از این رو به نظر میرسد تحولخواهان دلنگران منافع ملی، علاوه بر تمامی مسئولیتهایی که در این شرایط بحرانی میبایست بر دوش کشند، وظیفهی نقد عملکرد دولت آقای روحانی در فضای عمومی را نیز بر عهده دارند. به نظر میرسد رئیس جمهور بواسطه حاشیه امن ایجاد شده برای ایشان از نظر حمایت ناگزیر تحولخواهان در انتخابات سال 96 از ایشان، که بواسطه ضعفهای درونی تحولخواهان و محدودیتهای اعمال شده بر آنها ایجاد شده است، به شدت مستعد عدم توجه به نقدها شدهاند، یادمان باشد که این موقعیت ساختاری همان موقعیتی است که پیشتر محمود احمدینژاد و اصولگرایان نیز در آن قرار گرفته و قربانی آن شدند، همین امر میتواند در چند ماه آینده، روحانی را به سمت و سویی سوق دهد که اقدام به موضعگیریها و تصمیمگیریهایی نماید که هم به منافع ملی کشور، هم به احتمال پیروزی ایشان در انتخابات سال 1396 و هم به رابطه وی با تحولخواهان، لطمات جدیای را وارد کند. برای جلوگیری از ادامه این روند، طرح دقیق و مشخص انتقادات و مطالبات از دولت و شخص رئیس جمهور به عنوان نماینده تحولخواهان در ساختار سیاسی کنونی میبایست در دستور کار تحولخواهان قرار گیرد. اما از سوی دیگر آنان میبایست علاوه بر طرح انتقادات، راهکارهایی بدیل و عملی را نیز با معیار قرار دادن تامین بهینه منافع ملی، برای بهینهسازی اقدامات و تصمیمگیریها ارائه نمایند؛ چرا که در غیر این صورت در شرایط کنونی این نقدها میتواند به شدت موجبات ایجاد شکاف و جدایی در درون نیروهای تحولخواه را فراهم نموده و احتمال پیروزی آنها در انتخابات سال 96 را که از نظر نگارنده بواسطه نزدیک شدن به نقطه بحران جانشینی نظام سیاسی کنونی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است و در مجال دیگری به آن پرداخته خواهد شد، تحت تاثیر قرار دهد.