زمانی برای بازاندیشی و رأی دوباره
✍️ سجاد فتاحی
https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official
یازدهم و دوازدهم آذرماه 1358، حدود هفتادوپنج درصد مردم ایران در همهپرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی شرکت کردند و و نودونه و نیم درصد آنان به این قانون اساسی «آری» گفتند.
نمیدانم چند درصد آنانی که موافقت خود را با این قانون اساسی اعلام کردند میدانستند که با چه چیزی موافقت میکنند و این موافقتشان چه تأثیری بر وضعیت خود، فرزندان و سرزمینشان در سالهای آینده خواهد داشت.
اگر سرزمینی در یکی از زیربخشهای اقتصادی، محیطزیستی یا سیاسی خود دچار بحران و مسئله باشد احتمالاً با تغییرات و اصلاحاتی جزئی در برخی قوانین و نهادها میتوان آن بحران و مسئله را حل نمود اما اگر کشوری در تمامی حوزههای اقتصادی، اجتماعی، محیطزیستی و سیاسی با بحرانهایی ستُرگ دست به گریبان باشد بیگمان ایرادهایی بنیادین در قانون اساسی خود دارد که بدون حل آنها نه تنها رهایی از این بحرانها امکانپذیر نیست بلکه هر روز بر شدت و عمق آنها افزوده خواهد شد.
اگر این ملاحظه را که سخن ما موجبات کدورت خاطر بلندپایگان نظام سیاسی را فراهم نیاورد به کناری بگذاریم و اگر سطحی و تفننآمیز به هر یک از بحرانهای بزرگ اقتصادی، اجتماعی، محیطزیستی و سیاسی ایران ننگریم؛ بیگمان ریشههای هر یک از این بحرانها را میتوانیم در قانون اساسی کنونی بیابیم.
به گمانم امروز و فردا میتواند روزی باشد برای اندیشیدن به این موضوع که اگر ما در آذرماه 1358 حق رأی داشتیم در همهپرسی قانون اساسی کدام رأی را به صندوق میانداختیم: «آری» یا «نه».
پاسخ به این پرسش و سخن گفتن بیواهمه از آن هم برای امروز و هم برای فردای ایران مهم است.
رأی من به دلایلی که در متن فردا خواهم نوشت «نه» است.
پینوشت: تصویر تعرفۀ همهپرسی قانون اساسی را نیافتم و نزدیکترین تصویر به آن یعنی تعرفۀ همهپرسی تغییر نظام سیاسی را قرار دادم.