(شانزدهم اکتبر روز جهانی غذا)
✍️ سجاد فتاحی
از طریق مفاهیم گوناگونی میتوان به مسئلۀ غذا در ایران اندیشید که «گرسنگی»، «بهرهوری غذایی»، «سلامت غذا» و «امنیت غذایی» بعضی از مهمترین آنها هستند.
بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده در ایران 5 درصد جمعیت یعنی در حدود 4 میلیون نفر از هموطنانمان از گرسنگی رنج میبرند و ایران یکی از کشورهایی است که در آن سرانۀ اتلاف مواد غذایی بسیار بالاست؛ جدا از آنکه حاکمان باید به نقش خود در پیدایش وضعیت کنونی بیاندیشند، ما نیز هر زمان که غذایی را دور میریزیم باید به این فکر کنیم که همین غذا میتواند در کاهش رنج گرسنگی یکی از هموطنانمان مؤثر باشد.
مستند «میوهها روی درخت ماندهاند!» یکی از بهترین مستندهایی است که ناکارآمدی نظام کشاورزی در ایران را به خوبی به تصویر کشیده است. در حوزۀ تولید و توزیع محصولات کشاورزی، استفادۀ غیراستاندارد از سموم و کودهای شیمیایی؛ بهرهوری پایین در حوزۀ تولید محصولات؛ بهرهوری پایین در حوزۀ توزیع محصولات و اتلاف بخش قابل توجهی از آنها پیش از رسیدن به دست مصرفکننده مهمترین مسائلی هستند که بر وضعیت کنونی امنیت غذایی در ایران و البته از بین رفتن امنیت آبی اثرگذار بودهاند.
وضعیت سلامت مردمان یک سرزمین نسبت مستقیمی با کیفیت و کمیت غذایی دارد که مصرف میکنند. در دهههای گذشته نظام سلامت ایران، علیرغم صرف هزینههایی هنگفت در حوزۀ درمان، عموماً به موضوع با اهمیت غذا و تأثیری که میتوند بر پیشگیری از بیماریها داشته باشد توجهی نداشته است. به عنوان مثال یکی از بیماریهای شایع در ایران و یکی از مهمترین دلایل مرگومیر، بیماریهای قلبی و عروقی است که ارتباطی مستقیم با الگوی تغذیه دارد و با تغییراتی کوچک در برخی عادتهای نامناسب غذایی ما ایرانیان، میتوان به میزان قابل توجهی از نرخ ابتلا به این بیماری و هزینههای سنگینی که به بخش درمان تحمیل میکند کاست؛ اما نظام سلامتِ درمانمحورِ ایران این موضوع ساده را نادیده گرفته است.
مفهوم مهم دیگر، «امنیت غذایی» در ایران است که بواسطۀ برداشت نادرست نظام سیاسی از آن و شیوههای نادرستتر حرکت به سوی امنیت غذایی در چند دهۀ گذشته، منجر به از دست رفتن امنیت محیطزیستی و آبی ایران شده است.
امروز روز جهانی غذاست و به نظر فرصتی مناسب است تا هم به آسیبهای نظام حکمرانی غذا در ایران بیاندیشیم و هم به اصلاح الگوهای نامناسب تغذیۀ خود.