✍️ سجاد فتاحی
https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official
همانطور که در مطلب «لیلیت تریان و پیسنگ اوّل» توضیح داده شد تنها راه باقیماندۀ در این سرزمین پافشاری بر بازنویسی قانون اساسی و بازآرایی نظام سیاسی و تبدیل نمودن آن به کارزار و خواستی عمومی است؛ کارزار و خواستی که اگرچه ریشۀ سخن و کلام احزاب ایرانگرا و تحولخواه رسمی کنونی و البته اندیشمندان و اساتید منتقد وضع موجود که در ایران ساکن هستند به آن میرسد؛ اما هزینههای سنگین پرداختن به چنین موضوعی آنها را به در لفافه سخن گفتن و پیچیدهگویی کشانده است که البته هیچ شکوه و شکایتی از آنان نیست و برای زیستن و فعالیت کردن در این سرزمین چارهای جز این ندارند؛ اما ما افراد گمنام میتوانیم این موضوع را به خواستی عمومی تبدیل نموده و آنها را در ادامۀ کار با خود همراه کنیم. استدلالهای خود را در این زمینه در متنی جداگانه به زودی منتشر خواهم کرد.
ایام فاطمّیه در ایران چند دههای است که در روندی روبهرشد تبدیل به مراسمی برای فرسایش یگانگی مردمان این سرزمین و بویژه افزایش شکاف بین هموطنان شیعه و سنی شده است. این مسئله از آنروست که قانون اساسی و نظام سیاسی کنونی به صورت روشن، اصل ضرورت بیطرفی نظامهای سیاسی در برابر ادیان و مذاهب ایرانی را نقض نموده است و نقض این اصل بدیهی حکمرانی میرود که ایران را در معرض خطراتی جدی در آینده قرار دهد.
پیسنگ دوّمی که بازنویسی قانون اساسی و بازآرایی نظام سیاسی باید بر آن اساس انجام شود آن است که نظامهای سیاسی و حکمرانی در این سرزمین باید نسبت به ادیان و مذاهب موجود در ایران بیطرف باشند و مسئلۀ دین را به عرصۀ فرهنگ واگذار کنند.
یک سیاستمدار ایرانی میتواند شیعه، سنی، یارسان، بهایی، زرتشتی، مسیحی، یهودی و یا بر هر دین و آیین دیگری باشد، اما هنگامی که بر مسند رسمی سیاست این سرزمین تکیه زد باید تمامی این ادیان و مذاهب و پیروان آنها در چشم او یکسان باشند.
هرگونه توهین به اندیشهها و عقاید پیروان ادیان و مذاهب گوناگون در ایران باید ممنوع و مورد پیگرد قرار گیرد؛ چرا که جدا از اهمیت انسانی چنین اقدامی، پایههای یگانگی ملّی مردمان این سرزمین کهن را سست میکند.
بر این اساس پیسنگ دوّم قانون اساسی باید:
«بیطرفی نظام سیاسی نسبت به ادیان و مذاهب موجود در ایران و ممنوعیت هرگونه توهین و تعرض به اعتقادات پیروان هر یک از ادیان و مذاهب این سرزمین با هر عنوانی» باشد.