داستان ما، ژیان مدل 1967 روحانی و لیست پیشنهادی کابینه دوازدهم
اکثر متولدین دهههای 70 به بعد اگر هم ژیان را دیده باشند اما احتمالا تصور دقیقی از این ماشین که از سال 1967 شروع به تولید و در اواخر دهه 40 وارد بازار ایران شد ندارند. آنها در ماشینهایی سوار شدهاند که از نظر کیفیت و سرعت، تفاوتی قابل توجه با ژیان دارند. شاید تجربه ژیانسواری یکی از تفاوتهای متولدین پیش از دهه 70 با متولدین پس از این دهه باشد. اما در ادامه توضیح خواهم داد که تمامی ایرانیان متولد شده در سالهای ابتدایی قرن شمسی حاضر تا سالهای پایانی این قرن، تجربه سوار شدن بر ژیان و البته در مفهومی دقیقتر درشکهای را دارند که دست تقدیر و البته رای ما هم اکنون آقای روحانی را به عنوان راننده بخشی از آن انتخاب کرده است.
این ژیان و به عبارت دقیقتر درشکه، ساختار دولت در کل و مکانیزم انتخاب وزرا به عنوان بخشی از این ساختار در ایران است که نسبت به سالهای ابتدایی این قرن تغییری نکرده است؛ اما چون انتظارات ما تغییر کرده و البته نامزدهای ریاست جمهوری و از جمله آقای روحانی سخنان جدیدی میگویند و در پی پردهبرداری از مادر مذاکرات و حرفهایی از این دست هستند از خروجی این ژیان و درشکه که یکی از آنها همین لیست وزرای پیشنهادی کابینه دوازدهم است دچار تعجب میشویم و یادمان میرود که همگی سوار بر ژیان و درشکهای هستیم که حتی با رانندهای چون خاتمی و روحانی بهترین خروجیاش همین است.
مشکل گروههای تحولخواه و اصلاحطلب در فرایند انتخاب وزرا این بود که خواهان انتخاب گزینههای مدنظر خود بودند و توجهی به ضرورت اصلاح و کارآمدسازی مکانیزم انتخاب وزرا نداشتند و آن را کمتر از روحانی مطالبه کردند. گرچه امید چندانی نیز به نمایندگان مجلس بنا به دلایل گوناگون نیست اما هنوز دیر نشده است و نمایندگانی که دل در گرو منافع ملی دارند میتوانند مکانیزمی کارآمد را به روحانی پیشنهاد کنند و تنها به گزینههایی رای اعتماد دهند که خروجی این مکانیزم باشند.
اینکه روسای جمهوری چون آقایان خاتمی و روحانی علیرغم آنکه از اختیارات و توانایی کافی برای اصلاح این ساختارها و مکانیزمهای زیرمجموعه خود برخوردار بودند چرا اقدامی در این جهت نکردند میتواند دلایل گوناگونی چون دشواری چنین اصلاحاتی از منظر آنها، عدم آگاهی نسبت به اهمیت آنها و یا حتی پیوند خوردن منافع شخصی و گروهی با این مکانیزمهای ناکارآمد داشته باشد. اینکه کدام دلیل و یا مجموعهای از دلایل علت این عدم تمایل بوده است را فعلا نمیدانم اما میدانم که اکثر ما هم اگر در مسند ریاست جمهوری بودیم مکانیزمی را انتخاب میکردیم که بواسطه آن، کمتر دیگران مجال دخالت و فضولی در امر مهمی چون انتخاب وزرای کابینه را بیابند. مکانیزم پوسیده کنونی دقیقا چنین مکانیزمی است و این یکی از دلایلی است که دوام آورده و به توصیهها برای اصلاح آن نیز توجهی نمیشود.
اما یادمان باشد که مکانیزمهای ناکارآمد برای مواجهه با بحرانهای پیچیده پیشروی ایران مناسب نیست و در صورت عدم اصلاح این مکانیزمها، روزی پیچیدگی همه ما را در بر خواهد گرفت، حتی کسانی را که در کوتاه مدت این مکانیزمها و ساختارهای ناکارآمد روزگاری تامین کننده منافع آنها بوده است.