✍️ سجاد فتاحی
https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official
حجاب اجباری و بیحجابی اجباری هر دو نمونهای از دخالت نظامهای سیاسی در فرهنگ است که نه برای آن نظامها و نه برای فرهنگ جوامع تبعات مثبتی را نخواهد داشت.
کافی است هزینههای روانی، اقتصادی و سیاسی که در دورۀ پهلوی اول صرف کشف حجاب اجباری و در چند دهۀ گذشته صرف حمایت از سیاست حجاب اجباری شده است را جمع و تفریق کنیم تا بدانیم که این سیاستهای ناروا چه تبعات سنگینی بر جامعۀ ایران تحمیل کرده است.
17 دیماه 1314 رضا شاه در کنار همسر و دختران خود که برای اولین بار بدون حجاب در منظر عموم ظاهر میشدند در جشن فارغالتحصیلی دختران در دانشسرای مقدماتی حضور یافت و به این ترتیب بر سیاست کشف حجاب تأکید کرد.
نمیدانم اگر او میدانست که این سیاست در کنار برخی سیاستهای اشتباه دیگر در دوران پهلوی دوم در سال 1357 میتواند به نتیجهای کاملا خلاف آنچه که در سر داشت منجر شود آیا بازهم بر این سیاست پافشاری میکرد یا خیر؟
و نمیدانم که مقامهای سیاسی کنونی که علیرغم تمامی شواهد منفی همچنان بر سیاست حجاب اجباری پافشاری میکنند اگر میدانستند که در بطن این سیاست چه آشوبی در حال زاده شدن است بازهم بر این سیاست پافشاری میکردند یا خیر؟
در هر حال امروز را میتوانیم روز مخالفت با دخالت دولت در عرصۀ فرهنگ و به صورت خاص مخالفت با حجاب و بیحجابی اجباری بدانیم.
زنان ایران خود باید آزادانه دست به انتخاب زده و پوشش خود را خود انتخاب کنند؛ آنان بیش از اجبار برای بیحجابی و حجاب، به یک فضای اجتماعی آزاد و امن برای زیستن آنگونه که میخواهند نیازمندند نه آنگونه که سیاستمداران در ذهن میپرورند. وظیفۀ سیاستمداران تنها تأمین امنیت برای حضور آزادانۀ زنان به هر شکلی که میخواهند در جامعه است.